هفته دولت و یاد شهیدان رجایی و باهنر/ویژگیهای والای اخلاقی و رفتاری شهیدان رجایی و باهنر/اهمیت خدمت بی منت به مردم/رفتار مهربانانه و با اخلاق حسنه و ارباب رجوع/پست و مقام به مثابه آزمایش الهی/رعایت حق و انصاف در تعصب بخشی/تبعیت همگان از قانون و مقررات، علی رغم میل باطنی/ اخوت، همکاری و همافزایی هدف واحد دستگاههای مختلف/هدف همگان، خدمت به جامعه/تلاش دولت برای تصمیمگیری دقیق و درچارچوب منافع ملی/شفافیت تصمیمات دولت/بیسابفه بودن بحث درباره مذاکرات هستهای در مجامع، تریبونها، رسانهها و.../استفاده از مذاکرات هستهای به عنوان سنت حسنه برای اظهار نظر در مسائل کشور/ضرورت ایجاد فضای بحث و گفتگو در مورد سایه نهادها/تفکیک سازمان برنامه برای تصمیم سازیهای دقیقتر/تفکیک بخش مالی از بخش منابع انسانی/معضل ساعت محوری سیستم اداری، نه محصول محوری/معضل بوروکراسی در سیستم اداری/ضرورت کاهش مقررات دست و پا گیر/نقش دولت الکترونیک در تسریع امور/کوچکسازی، ادغام سازی و مقررات زدایی در سیستم اداری/اهمیت کاهش مراجعات مکرر مردم/رضایت مردم، معیار کار نظام اداری/عدم رقابت و انحصار، موجب ایجاد اشکال/خاطرهای از رقابت بین بانکها برای جلب مشتری/ فساد آفرینی امضاهای طلایی/حل مشکل حقوقهای غیرعادلانه به صورت ریشهای، نه با بگیر و ببند/تصحیح قوانین و مقررات به جای برپایی چوبه دار/حقوقهای غیر متعارف، مربوط به کل دستگاهها/ضرورت شفافیت درآمدها و قوانین در کشور/قدردانی از خدمات همه کارکنان دولت/عظمت کار صورت گرفته در برجام/بی نظیر بودن موفقیت لغو قطعنامهها/کفران نعمت موفقیتها، موجب عذاب الهی/شرایط مناسب پس از برجام و گرههای باز شده/ عظمت کار طرح تحول سلامت/کاهش هزینهها و نگرانیهای بیمار/اهمیت ثبات و آرامش بازار/بی سابقه بودن روند کاهش تورم در کشور/تضعیف امید مردم در روزنامهها و خبرگزاریها با پول بیتالمال/افتخار خودکفایی در گندم /تحول در حمل و نقل ریلی، دریایی و هوایی/افزایش تولید نفت کشور/تسهیلات دولت برای مسکن اولیها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد (ص) و آله الطیبین الطاهرین و صحبه المنتجبین
و ان لیس للانسان الا ما سعی
روز پایانی هفته دولت با نام و یاد شهیدان بزرگوار، شهید رجایی و باهنر، امام شهیدان و همه شهدای انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و همه آنهایی که برای استقلال کشور، عزت ملی، تمامیت ارضی و دفاع از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران جان خود را نثار کردند، [مزین است.]
شاید یافتن شخصیتهایی در تاریخ چون شهید رجایی و باهنر آسان نباشد؛ دو شخصیتی که علم، دانش، اخلاص، تواضع و فداکاری جزو خصایص و ویژگیهای آنها بود.
شاید خیلی از افرادی که الان در این جمع حضور دارند در آن زمان از نزدیک با شهید رجایی و باهنر آشنا بودند یا مراوده داشتند. رفتار، اخلاق و نحوة برخورد شهید رجایی قبل و بعد از پیروزی انقلاب، آن زمان که نخست وزیر بود و زمانی که رئیس جمهور شد، با مقامات عالیهای که کسب کردند تغییر نکرد و تواضع، ادب و اخلاص ایشان نسبت به قبل همواره رو به تزاید بود. همین ویژگیها را شهید باهنر هم داشتند به اضافة رابطة بسیار نزدیک دوستانه، برادرانه و کاریای که بین این دو بزرگوار وجود داشت.
اگر الگوی همه ما مسئولین، کارمندان و همة دستگاه اجرایی شهید رجایی و باهنر باشد، بی تردید همه به آن نقطة مطلوبی که مد نظرمان است دست یافتهایم.
خیلی مهم است که ما در برابر مراجعه کننده چگونه رفتار کنیم. اخلاق و تواضع ما مهم است. باید باور داشته باشیم مردمی که مراجعه کنندة ما هستند، ولی نعمت ما هستند. اگر این را باور نکنیم نظام اداری-مان درست نخواهد شد. باید به کلمة معروف «خدمت بی منت» برسیم. باید به مردم بی منت خدمت کنیم و به عنوان ادای وظیفه به آنها خدمت برسانیم. باید به مردم احترام کنیم. چه بسا که آن مراجعه کننده در نزد خداوند از همة ما مقربتر و جایگاه بالاتری داشته باشد. حتی اگر موردی مراجعه شده که مربوط به ما نمیشود و به میز و اتاق کار ما ارتباط پیدا نمیکند حداقل فقل لهم قولا میسورا ، با کلام نرم و اخلاق حسنه با طرف برخورد کنیم. خیلی مهم است اگر مراجعه کنندهای به اشتباه به ما مراجعه کرده از اخلاق و ادب ما توشهای به عنوان خاطرة زندگیاش برگیرد. هر مقدار تواضع و ادب ما در برابر مردم بیشتر باشد هم در جامعه عزیزتر و هم در پیشگاه خداوند بزرگ دارای اجر و مزد خواهیم بود.
همه ما زندگی و به ویژه پستها و مقاماتی را که در طول خدمت در اختیار ما قرار میگیرد، باید به عنوان مقطع آزمایش الهی بدانیم. همه ما در مورد آزمایش حق قرار خواهیم گرفت. تعبیر قرآن این است: احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لایفتنون ، فکر کردید با گفتار و اظهار ایمان و کلام زیبایتان مورد آزمایش عملی و رفتاری قرار نمی-گیرید؟ صداقت در عمل آشکار خواهد شد؛ فلیعلمن الله الذین صدقوا و لیعلمن الکاذبین ؛ اگر هر روز که پشت میز اداریمان قرار میگیریم آن روز و ساعات خدمت را به عنوان امتحان الهی تلقی کنیم، میتوانیم در مسیر راهمان هم برای سعادت جامعه و هم برای آخرتمان کار شایسته-ای را بنا کنیم و بسازیم.
نکتة بسیار مهم مهمی که اینجا وجود دارد این است که هر کدام به وزارتخانهای، دستگاهی، نهادی، قوهای و ارگانی تعلق داریم. تعلق به دستگاه یا ارگان خاص از لحاظ نظام اداری بسیار طبیعی است. به هر حال تخصص کار، تعهد ویژه و فعالیت در بخش خاص تقاضا میکند که ما نسبت به آن بخش، نهاد، قوه و ارگان وابستگی داشته باشیم. اما وابستگی به ارگان خاص و کارمند بخش خاص بودن به آن معنا نیست که در مقام عمل همکاریمان با بخش همسایه و حالا در جایی بخش رقیب تضعیف شود. ممکن است دو نهاد و دستگاه مکمل همدیگر هستند یا احیاناً کارهایی مشابه یکدیگر انجام میدهند؛ باید در انجام وظایفمان تعصب بخشی، ما را از انصاف و حق دور نکند.
بله! بعضی وقتها امکاناتی که وجود دارد که یا باید به این دستگاه یا به آن دستگاه داده شود، اشکالی ندارد، اظهار نظر یا تعقیب شود؛ اما اولاً قبل از تصمیم نهایی عادلانه قضاوت کنیم و منصفانه حرف بزنیم و بعد از قضاوت نهایی که گاهی مجلس، گاهی دولت و گاهی وزیر قضاوت
میکند یا هرکس که هست، طبق قانون و مقررات تسلیم باشیم و اجرا کنیم. گاهی اوقات تصمیمی گرفته میشود که یک بخش یا دستگاهی ممکن است با آن مخالف باشد، میبینی بعد از تصمیم و اجرا، ده سال هم که میگذرد میگوید من آن روز گفتم که اگر این گونه بشود بهتر است، رها نمیکند.
اخوت، برادری، همکاری و همفکری ما برای یک هدف واحد در دستگاههای مختلف لازم است. گاهی ممکن است نکتهای باشد که
محیط زیست بگوید به من مربوط است و من باید تصمیم بگیرم یا وزارت بهداشت یا سازمان استاندارد بگوید به من ارتباط پیدا میکند. ممکن است موارد این چنینی داشته باشیم که در اینجا نیاز به همکاری و همافزایی اقداماتمان داریم. صدمة واگرایی میتواند شامل حال مردم عادی و مراجعه کننده شود. ما برای خدمت به مردم – چون تمام دستگاه دولت به یک معنا در بخش خدمتاند – آمدهایم؛ همه به نوعی باید به جامعه خدمت کنند. آن خدماتی که ما در بخش تولید به صنعت، کشاورزی و خدمات تقسیم بندی میکنیم، این باید معنی واقعی خودش را پیدا کند؛ یعنی واقعاً در این بخش باید به جامعه، کشور، و نظام و مردم خود خدمت کنیم والا اصلاً شغل، کار و حضور ما غیر قانونی، نامقبول و نامشروع میشود. برای اینکه این کار به خوبی انجام بگیرد باید در تمام مراحل تصمیمسازی، تصمیمگیری، اجرا، نظارت و ارزیابی به دقت و حساب شده عمل کنیم.
اگر بخواهیم عملکرد، رویکرد و مسیر دولت تدبیر و امید را تا به امروز در یک کلمه معنا کنیم، تلاش دولت بر این است که تصمیم سازی و سپس تصمیمگیریاش دقیق، خردمندانه و در چارچوب مسائل علمی و منافع ملی و معیارهای دینی و اخلاقی باشد. اساس کار این است و تلاش ما هم در این سه سال این بوده است و اگر اقدامی کردهایم خواستهایم در تصمیم سازی هر کسی نظر دارد بگوید، آن قدر این مسیر را باز گذاشتهایم که شما میبینید دربارة مسئلة کوچکی که دولت می-خواهد تصمیم بگیرد، در افکار عمومی، رسانهها، روزنامهها و فضای مجازی تمام جزئیات آن گاهی دقیق و گاهی غیر دقیق مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
من بخواهم مثال بزنم، در مذاکرت هستهای فکر نمیکنم در تاریخ ایران سابقه داشته باشد که با طرف خارجی راجع به نحوة سخن گفتن، حرف زدن، راه رفتن، لبخند زدن، قدم زدن تا برسیم به کلمه کلمه تصمیمگیریها و متون و پیوستها [بحثی نشده باشد]. اگر شما در تاریخ ایران نمونهای سراغ دارید به من بگویید. من فکر نمیکنم هیچ موضوعی تا این حد در مجامع عمومی، خطبهها، تریبونها، دانشگاهها و رسانهها مورد بحث قرار گرفته باشد. این را به عنوان سنت حسنه بپذیریم و به مذاکرات هستهای اختصاص ندهیم. اگر مورد دومی پیدا شد و مردم خواستند بحث کنند دیگر کسی گله نکند. قوه، نهاد و ارگان دیگر نگوید اینجا دیگر نمیشود. ما در بحث عمومی مردم تقدس نداریم. مردم حق دارند راجع به هر کلام، سخن و تصمیمی در این نظام حرف بزنند، فکر کنند و اظهار نظر کنند، اما همان که مقام معظم رهبری تأکید کردند که نقد باید منصفانه و توأم با راه حل باشد.
من فکر میکنم این فضا، فضای خوبی است و فضایی است که باید در جامعه ادامه دهیم. باید نسبت به سایر قوا، نهادها و ارگانها هم همین فضا به وجود بیاید. احترام، ادب، اخلاق، نقد منصفانه و ارائه راه حل باید همه جا باشد تا ما بتوانیم تصمیمات دقیقتر، بی ایراد و بی اشکال اتخاذ کنیم تا بتوانیم کار را پیش ببریم.
ما فکر کردیم برای اینکه تصمیم سازی و تصمیمگیریها دقیقتر شود دو نهادی که شاید با روح قانون اساسی هم سازگارتر هستند یک سازمان به عنوان بازوی رئیس جمهور در زمینة برنامهریزی و بودجه ریزی، اجرا و نظارت بر بودجه باشد و سازمان دیگر به عنوان بازوی دیگر در زمینة مسائل اداری و استخدامی باشد که عین کلمات هم یعنی برنامه، بودجه، ادرای واستخدامی در قانون اساسی هم آمده و شاید وجود دو سازمان با روح قانون اساسی هم نزدیکتر باشد. ابتدا به ذهنمان میآمد که این دو دستگاه برای هماهنگیهای بیشتر در یک سازمان کارش را انجام دهد اما تجربة این دو سه سال به ما نشان داد که این بار برای یک سازمان بسیار سنگین است؛ یعنی این قدر کار برنامهریزی و بودجه ریزی سخت و سنگین است که به این بخش نمیرسد.
حال بخش برنامه و بودجه را اگر منابع مالی بگوییم که فراتر از منابع مالی است، از این طرف منابع انسانی بسیار مهم است. ما منابع انسانی را چگونه استفاده کنیم؟ و با چه ابزاری مجهز کنیم؟ چگونه نظارت و ارزیابی کنیم؟ چگونه به محصول کار توجه کنیم؟ ادارات دولتی ما معمولاً بر مبنای زمان محاسبه میشود. چه موقع وارد اداره شدیم و چه موقع خارج شدیم. چند ساعت در اداره بودیم. اما اینکه این چند ساعتی که در اداره بودم چه کردم و کیفیت کار من چگونه بوده است، دقیق و بی اشکال و بهترین راه حل بوده است، مطرح نیست. خلاصه اینکه در سیستم اداری ما محصول محور نیستیم بلکه ساعت محور هستیم. آیا واقعاً پرکردن ساعت به معنای ارائه خدمت است یا اینکه محصول کار به ما نشان
میدهد که این کار چقدر دقیق است؛ من به عنوان یک پزشک یا جراح از اول صبح بیایم بیمارستان و آخر شب به خانه برگردم.
مناط که این نیست؛ مناط این است که چند بار برای رفتن به اتاق عمل دستم را بشویم؛ چند بار وارد اتاق عمل شوم و چند بار عمل انجام دهم و درصد موفقیت عمل من هم استاندارد باشد؛ محصول مهم است.
متأسفانه نظام و سیستم ما به این سمت حرکت کرده است. معنای کار سازمان ادرای واستخدامی این است که در قدم اول سیستم اداریای که مشکل میآفریند، مشکل را کم کند. من نمیگویم صفر کند. چون یکی از مسائل مردم این است که این سیستم حجیم اداری، دیوانسالاری و بوروکراسی چقدر پیچ و خمهای اداری مشکل آفرین دارد.
میگوییم چابک سازی، کاری کنیم که مردم چابک کار کنند، قبل اینکه خودمان چابک شویم. بله دولت هم باید چابک شود، اما کاری کنیم مردم برای اهدافشان راحت حرکت کنند. از همه جا یک وزنه به آنها آویزان نکنیم. هر اتاق اداری که میرود یک وزنه روی دستش میاندازند. قرار بود به اتاق اداری بیاید که کارش سهل و آسان شود، سرعت بردارد، روحیه پیدا کند و مسائلش حل شود. خیلی مهم است که ببینیم زوائد نظام اداری ما کجاست و پیچ و خمهای اضافی آن کجاست.
البته ممکن است با دولت الکترونیک بخش بزرگی از این مشکلات حل و فصل شود. الان آقای انصاری که کارشان را در روزهای اولیه کار شروع میکنند به نظر من اسناد خوبی در اختیار ایشان هست. همان نقشة راهی که برای اصلاح نظام ادرای تصویب شد؛ همان برنامه جامع اصلاح که یکی در دولت و دیگری در شورای عالی اداری تصویب شد.
به نظر من برنامه، برنامه بسیار خوبی است که باید آن را اجرایی و عملیاتی کنیم؛ به گونهای که مردم ما بعد از شش ماه یا یک سال احساس کنند در نظام اداری ما تحول خوبی به وجود آمده است. در برخی از موارد باید مقررات زدایی شود، در برخی موارد باید ادغام انجام شود، در برخی از موارد دستگاه اداری باید کوچک شود و در برخی موارد باید آییننامهها عوض شود و مهم این است که مردم را به پای میزهای مختلف نفرستید. یک میز مورد مراجعه مردم باشد و به یک طبقه مراجعه کنند، نه طبقات اداره. اینها را در سالنها نچرخانید. یک میز باشد که هر مدرک و سؤالی لازم است بپرسید و جمعآوری کنید و بعد پرونده در اداره حتی در ده طبقه بچرخد و دوباره در همان میز به او تحویل دهیم؛ حال همان روز، فردا یا در نوبتی که برایش میگذاریم. پرونده را دست مراجعه کننده ندهیم که از این اتاق به آن اتاق برود.
ما باید نظام را سامان دهیم. این را در سیستم اداری خارج دیدهایم که نمیخواهم مثال بزنم و توضیح دهم. یک جا از اول که وارد میشوی یک نمره و شماره میگیری و طبق شماره، شما را صدا میزنند. در همان طبقه فقط یک میز است؛ هرچه سئوال که لازم باشد از شما میپرسد و مدرکی که لازم است میگوید بیاور و بعد هم میگوید دو ساعت یا پنج ساعت بعد یا فردا یا هفته بعد بیا و بگیر. این میرود ممکن است پنج یا ده روز هم کار داشته باشد، چرا مراجعه کننده را هر روز از این طبقه به آن طبقه میفرستیم.
نظام اداری ما از لحاظ سیستم ایراد و مشکل دارد. من نمیخواهم بگویم در سالهای گذشته هیچ مشکلی حل و فصل نشده، البته که اصل رضایت خداوند است اما معیار برای ما رضایت مردم و مراجعه کننده است. ببینید چگونه خدمات به آنها داده میشود و هر جا میتوانیم باید رقابت درست کنیم. دستگاه بی رقیب مشکل پیدا میکند. هر جا که رقابت نباشد و اختصاص و انحصار باشد، فرقی نمیکند، در تولید هم اگر انحصار بود و ناچاریم از یک کارخانه محصول را بخریم، حتماً آن کارخانه ایراد پیدا میکند و کیفیت پایین میآید. باید رقیب داشته باشد. در خدمات هم همین طور است. ما باید رقابت درست کنیم.
من یادم است در قدیم - حالا من اخیراً خیلی توجه نکردهام؛ آنچه میگویم خیلی قدیمی و برای قبل از انقلاب است - زمانی بود که بین بانکها آنچنان رقابتی بود که مثل مغازههای سوهان فروشی قم بود که همه صدا میکنند که آقا سوهان نمیخواهی! این بانک ها هم همین گونه شده بود هرجا رد میشدی بانک صدا میکرد که نمیخواهی اینجا حساب باز کنی؟ این مزایا و امتیازات را دارد؛ اگر پول بگذاری این گونه و آن گونه میشود.
نمیخواهم بگویم دقیق بود یا نه بلکه میخواهم بگویم اصل رقابت لازم است. انحصار مشکل آفرین است.
ما باید بتوانیم رقابت مناسب ایجاد کنیم. البته هر جایی، مسائل و شرایط نوع رقابت خاص خودش را دارد. باید کاری کنیم که طرف حس نکند که منحصراً در اختیار اوست. امضای طلایی درست نکنیم. امضای طلایی فسادآور و مشکل آفرین است. ما اگر میخواهیم با فساد مبارزه کنیم، با بگیر و ببند و این را بگیر و آن را نگیر فساد حل نمیشود. باید با ریشههای فساد برخورد کنیم و اگر هم کسی جایی حقوق غیرعادلانه گرفته فکر کنیم باید در قوة قضاییه و دادگاههای مختلف صف درست کنیم و چوب و شلاق بیاورند تا درست کنیم، نه این گونه نیست، باید به ریشهها بپردازیم.
دولت به ریشهها میپردازد. دولت میگوید در این راه باید ذی نفع تصمیمگیر نباشد. قانون باید شفاف باشد و دستگاههای نظارتی باید دقیق نظارت میکردند و نظارت کنند. تا اتفاقی میافتد از چوبه دار شروع
میکنیم، بعد پایین میآییم؛ نه بابا، باید مقررات، قانون و چارچوبها را درست کنیم. چرا فساد به وجود آمده و بی عدالتی شده؟ چرا فردی دریافتی بیشتری داشته؟ کجا اشکال داشته؟ او در تصمیمگیری ذی نفع بوده؟ سیستم شفاف نبوده؟ قانون ابهام و صدها مورد استثناء داشته؟
این اشکال، اشکال دستگاههای اجرایی نیست که کسی بخواهد بگوید فلان دستگاه گزارش بدهد یا ندهد، این برای کل کشور است. حالا ما خیلی دلمان نمیخواهد در این مورد حرف بزنیم. مشکل، مشکل یک قوه و دو قوه نیست، بلکه سراسری است. تا زمانی که در کشور ما قوانین شفاف نیست، تا زمانی که در کشور ما پرداختها و درآمدها شفاف نیست و تا وقتی که در کشور ما بخشهای خصولتی وجود دارد، بدانید فساد و مشکل هم خواهد بود و حل نمیشود. ما باید سیستم را از بنیان اصلاح کنیم. این به عنوان وظیفة بزرگ ماست و باید این وظیفه را ادامه دهیم.
من در اینجا دو نکته میگویم و عرضم را جمع میکنم؛ نکتة اول
میخواهم از همه کارکنان دولت در سراسر کشور تشکر کنم که این هفته، هفتة آنهاست و هفتهای است که مردم بدانند اینها چه خدماتی را به مردم ارائه کردهاند و میکنند. البته مردم ما قدردان خدمات خادمان صادق خود هستند. اکثریت قاطع قریب به اتفاق کارمندان ما در سراسر کشور
انسانهای سالم، مخلص، قانع و خدمتگزارند. حال در گوشهای ممکن است ایراد و اشکالی باشد که این اشکال و ایراد به اکثریت بر نمیگردد. شما الان نگاه کنید در بخشهای مختلف، خدماتی که انجام میگیرد، کارهایی که انجام میشود، این همه سیستم آموزشی در کشور، این همه سیستم بهداشتی و درمانی در سراسر کشور و این همه در بخش کشاورزی، راه و خدماتهای گوناگون، کار بسیار بزرگ و عظیمی در حال انجام است.
اگر دولت کاری در این سه سال جز برجام نکرده بود و فرض کنیم هیچ کار دیگری انجام نداده بود، معنای برجام این است که قدرت سیاسی خودمان را به رخ دنیا کشیدیم. ما قدرتمان را در بخشهای مختلف به رخ دنیا کشیده بودیم؛ ولی به رخ کشیدن قدرت دیپلماسی و سیاسی ما تا این حد در برابر به یک معنا همة دنیا و قدرتهای بزرگ جهانی کار عظیمی است. اینکه دیپلماتهای ما موفق شوند قطعنامههای سازمان ملل را لغو کنند همین برای تاریخ کشور ما کافی است. اسم ببرید کدام کشور بوده است که شش هفت تا از قطعنامههای شورای امنیت در فصل هفت علیه او تصویب شده باشد و یک لحظه آن قطعنامهها را اجرا نکرده باشد و با قدرت منطق و دیپلماسی آنها را لغو کند؟ در کجا چنین کشوری بوده است؟ به ملت و ایستادگی آنها و به دیپلماتها و همه آنهایی که مخلصانه کار میکنند افتخار کنیم. گاهی حقد و حسد و کودکانه رفتار کردن و این حزب و آن حزب بودن و این جناح و آن جناح بودن ما را از وظایف اصلیمان منحرف نکند. کفران نعمت خدا را به جا بیاوریم، عذاب بر ما نازل میشود؛ ولئن کفرتم ان عذابی لشدید ، مگر میشود آدم در برابر خدمت عدهای مخلص شکر گزار نباشد؟
امروز راه برای فعالیت باز شده و دیوارهای تحریم خراب شده و شرایط بانکی، نقل و انتقال پول، سرمایه گذاری، صادرات کالا و خدمات و واردات حداقل سهلتر و آسانتر شده است. این را که کسی نمیتواند منکر شود. اگر صد تا مشکل بوده حداقل هشتاد، نود مورد آن حل شده، این کار، کار عظیمی است. درست است کار ملت ایران و هدایتهای مقام معظم رهبری بوده، اما دولت، خادمان مردم، دیپلماتها، گروه فنی، حقوقی و اقتصادی همه کمک کردند. این دیپلماسی که میگویم معنی آن عامتر از وزارت خارجه است؛ سازمان انرژی اتمی و وزارت دفاع، بانک مرکزی، بانکها و بخشهای اقتصادی همه کمک کردند که این کار عظیم به ثمر رسید.
اگر این دولت هیچ کاری در این سه سال انجام نداده باشد به جز طرح تحول سلامت – اصلاً میگوییم ما هیچ کاری نکردهایم – همان کافی است. امروز مردم با هزینة کمتر، با عزت و احترام بیشتر و زمان کوتاهتر بدون زحمت طی سفر در همان بخش، شهرستان و استان خودشان خدمات میگیرند و این کار عظیمی است. سی و هفت هشت درصد هزینه روی دوش بیمار بوده وقتی که در بیمارستان بستری می-شده و الان آن سی و هفت هشت درصد تبدیل به شش یا سه درصد شده است. کار عظیم و بزرگی در طول این مدت در طرح تحول سلامت انجام شده است که شانزده میلیون و سیصد هزار نفر از آن استفاده کرده-اند؛ به یک معنا یعنی همه خانوادهها. کار عظیم و بزرگی انجام گرفته است.
اگر در این دولت هیچ کاری جز ثبات و آرامش و بازار انجام نگرفته بود، کافی بود؛ اصلاً هیچ کاری هم انجام نشده باشد. شما صبح که میروید به مغازه با بعد از ظهر فرقی نمیکند، یا این هفته با هفتة بعد و گاهی اوقات این ماه با آن ماه فرقی نمیکند و در جنسهایی سه ماه پیش با سه ماه بعد فرقی نمیکند و اگر هم فرق کند مقدار آن، مقدار زیادی نیست. آرامش بازار و ثبات بورس و ارز، طلا، سکه، کالا و خدمات در کشور وجود دارد. اصلاً اگر دولت هیچ کاری نکرده، ولی برای همین ثبات و آرامش نباید قدردان این نعمت بزرگ در کشور باشیم. چه موقع در تاریخ کشور ما بوده که در طول سه سال ماه به ماه تورم مقداری پایین بیاید. در تورم نقطه به نقطه از تورم 45 درصد به زیر هشت درصد رسیدیم و در دوازده ماهه هم باز زیر ده درصد، یعنی نه درصد و آخرین آمار 7/8 است. این روند چه موقع در تاریخ کشور ما سابقه داشته است؟ کار عظیم و بزرگی انجام میگیرد. الحمدلله امسال سه ماهة اول براساس آنچه مرکز آمار اعلام کرد در بخش رشد وضع ما نسبتاً مناسب است، 4/4 درصد رشد داشتهایم و انشاءالله تا پایان سال وضع ما بهتر خواهد شد و شاهد تحول و رونق خواهیم بود.
چرا عدهای به امید مردم لطمه میزنند؟ از این کار چه سودی میبرند؟ به نفع چه کسی این کارها را میکنند؟ با پول بیت المال و روزنامه و خبرگزاریای که از بیت المال است. چرا امید مردم را تضعیف میکنید؟ مگر ما دشمن این مردم و مملکت هستیم؟ بیاییم واقعیت را به مردم بگوییم. در همین هفته دولت که خدمت مقام معظم رهبری بودیم ایشان بر مسئله اعتماد و امید مردم به عنوان دو اصل مهم تأکید کردند. چرا امید را پایین میآوریم؟ این کشور برای همه است. برای جناح خاصی نیست. کار را پیش ببریم. این افتخار نیست که در کشاورزی ما به سمت خودکفایی حرکت کردیم؟ این را هم قبول ندارید که امسال گندم وارد نمیکنیم؟ و در گندم به خودکفایی رسیدهایم؟ در انبارهای ما 14میلیون تن گندم است. چرا به کشاورزانمان افتخار نمیکنیم؟ نمیخواهد از وزارت جهاد کشاورزی تشکر کنیم، حداقل از کشاورزان و مردم تشکر کنیم، از این فضای به وجود آمده در تولید تشکر کنیم. این کار عظیم و بزرگی است که انجام میگیرد.
در راهها و بنادر کشور شاهد تحول نیستیم؟ در استفاده از آسمان ایران برای عبور هواپیماها شاهد تحول نیستیم؟ در اتصال راهآهن به راهآهن منطقه شاهد تحول نیستیم؟ کار بزرگ و عظیمی انجام میگیرد. اصلاً همه اینها هیچی. ما در عرض چند ماه توانستیم صادرات نفت و میعانات را تقریباً به قبل از تحریم برسانیم. اصلاً هیچ کاری هم نکرده باشیم، آیا این کار سادهای است؟ با چاههایی که همه خوابیده و بسته شده بود کار آسانی نیست؟
ما از آخر آذر که برجام اجرایی شد تا خرداد یعنی در طول شش ماه توانستهایم تولید نفت خود را از 7/2 میلیون به 8/3 میلیون برسانیم. آیا این افتخار برای کشور نیست؟ چرا رسانهها و تبلیغات ما واقعیتها را برای مردم تبیین نمیکنند؟ من میخواهم از همه کارکنان دولت در سراسر کشور تشکر و قدردانی کنم و دست همه کارگران را در مزارع و
کارخانههای بخش دولتی و خصوصی و همه آنهایی که به این کشور و مملکت خدمت میکنند ببوسم.
در پایان میخواهم به عنوان هدیه روز دولت برای مسکن اولیها، که همه دلمان میخواهد جوانهای عزیزمان زودتر و با تسهیلات بیشتر و سود تسهیلات کمتر خانه دار شوند، اعلام کنم که قبلاً رقم وام آنها هشتاد، شصت و چهل میلیون در تهران و شهرهای بزرگ و کوچک اعلام شده بود که البته برای زوجین دو برابر میشود و هر زوجی می-تواند این وام را بگیرد و بهرهای که برای تسهیلات اعلام شده بود یازده درصد بود، امروز میخواهم اعلام کنم که برای اولین بار سود تسهیلات ما تک رقمی
میشود. نرخ سود تسهیلات اعطایی این صندوق برای وام مسکن اولیها یازده درصد بود اما با کاهش آن در زمینة بافتهای فرسوده این رقم سود تسهیلات هشت درصد و برای غیر بافتهای فرسوده هم نه و نیم درصد میشود. بنابراین قدمی است برای خانه دار شدن جوانهای عزیز ما با سود تسهیلات کم البته باز پرداخت آن هم دوازده ساله است یعنی در 144 ماه وام این عزیزان بازپرداخت میشود. انشاءالله بتوانیم در همه زمینهها خدمت بیشتری برای مردم داشته باشیم و رضای خداوند و مردم را جلب کنیم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته