ضرورت به کارگیری اعتدال در بهره برداری از طبیعت/کثرت جمعیت انسانی/ورود ابزار جدید به زندگی (صنعت، فناوری و ...)/بلند مرتبه سازی و استفاده از مصالح جدید/لزوم تدبیر در به کارگیری ابزار جدید زندگی/حفظ آب، خاک و هوا از معروفهای روزگار ما/شکست حتمی در نبرد با قوانین مسلّم جهان/احساس وظیفه دینی/حل مشکلات زیست محیطی مستلزم همکاری همه/برخی وظایف دولت در قبال محیط زیست/اقدامات دولت برای بهبود محیط زیست/اقدام دولت درخصوص خودروهای اسقاطی در سال 93/استاندارد بودن سوخت و خودرو/تمرکز دولت بر منابع مشترک نفت و گاز/استفاده از گاز به جای مازوت/احیای دریاچه ارومیه/اقدامات دولت درخصوص احیای رودخانه ها و تالابها/زاینده رود/نشاط، اولین اثر رودخانه/حرکت جامعه، کشاورزی و افکار جامعه با جاری شدن نهرها و رودخانه ها/نابودی سبزی زمین یکی از علتهای خشکسالی/گناه و ظلم به طبیعت/برخی منشأ حوادث طبیعت/مسئولیت انسان در برابر همه حیوانات و مخلوقات/توبه از ظلم به طبیعت/استفاده از سرمایه و فناوری برای حل مشکلات زیست محیطی/سرمایه گذاری، راه حل مسئله زباله ها/مصائب فاضلاب/لغو تحریم ظالمانه برای ورود سرمایه/مفهوم و تبعات تحریم ظالمانه/حل مشکلات زیست محیطی نیازمند سرمایه، فناوری و فرهنگ/مسئله محیط زیست نیازمند تلاش همگانی و همکاری با کشورهای منطقه و کل جهان
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد الله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد (ص) و اله الطاهرین و صحبه المنتجبین
هفته پاسداشت محیط زیست طبیعی را به حضور همه حضار گرامی، فعالان محیط زیست، اساتید، مدیران، محیط بانان و همه ملت ایران تبریک و تهنیت عرض میکنم.
بیتردید بهرهبرداری ناصحیح و حساب نشده از طبیعت، ما را دچار مخاطره خواهد کرد. این طبیعت و این جهان به گونهای آفریده شده است تا ما از او بهرهبرداری صحیح و درست انجام دهیم. یکی از جاهای مهم اعتدال همین جاست. اگر افراط و زیاده روی کردیم و اگر حد میانه را مراعات نکردیم هم در بقای شرایط زیست محیطی و هم برای متنعم شدن انسانهای امروز و به ویژه فردا ناموفق خواهیم بود. به هر حال ما در برابر فرزندان و نسلهای آیندهمان نیز مسئول هستیم.
عوامل تأثیر گذار در محیط زیست
در میان همه حوادثی که رخ داده، دو حادثه مهم بیتردید در محیط زیست بسیار تأثیرگذار بوده؛ حادثه اول، کثرت جمعیت انسانی است - حالا از سایر موجودات فعلاً بحث نمیکنیم - تعداد ابناء بشر در روی این زمین روز به روز در حال افزایش است. این جمعیت زیاد نیاز به فضایی دارد که در آن زندگی کند و از آب استفاده کند. مواد غذایی مورد نیاز این ابناء بشر باید فراهم شود و این یک طرف قصه است. پس بار بر دوش طبیعت همواره در حال اضافه شدن است.
از طرف دیگر ورود ابزار جدید در زندگی است، حالا اسمش را صنعت، فناوری یا چه میخواهید بگذارید. ما ابزار جدیدی را وارد زندگی کردیم برای اینکه راحتتر زندگی کنیم اما آثار این ابزار و وسائل بر طبیعت چیست؟ گاهی کمتر دقت و مطالعه کردیم. ما میخواهیم از نقطهای به نقطه دیگر سفر کنیم و با ابزار جدید حرکت میکنیم، اتومبیل، قطار، هواپیما، کشتی، از ابزار نو استفاده میکنیم، اما آثار این اتومبیلی که من سوار میشوم بر زمین و خاک چیست؟ آنجایی که به راحتی روغن ماشین را روی زمین میریزم، آنجایی که بنزین و گازوئیل ماشین روی زمین ریخته میشود، اثر این اتومبیل روی هوا وقتی که از سوخت یا موتور نامناسب استفاده میکنم و آن وقتی این ماشین اوراق میشود و آن را در طبیعت رها میکنیم، چگونه طبیعت باید این را هضم کند و به حالت اولیه برگرداند؟
میگوید به من ربط ندارد، آنچه به من مربوط است پولی فراهم کردم سالها پساندازی کردم، اتومبیلی خریدم، بنزینی میزنم، حق من است گاز بدهم. چه میشود به من مربوط نیست! ما ابزار جدید را تولید کردیم برای زندگی راحتتر اما کمتر فکر کردیم که این ابزار جدید بر محیط ما چه آثاری دارد؛ آثار مفیدی دارد یا آثار مضری دارد؟
ما برای زندگی ناچار به بلندمرتبهسازی و استفاده از مصالح جدید هستیم. در گذشته همه چیز تقریباًَ از طبیعت بود. مرکبی که سوار میشد از خود طبیعت بود، آن مرکب هم از بین میرفت خیلی ساده به زمین برمیگشت، دفن میشد و بعد از چند سال برمیگشت، خانهای هم اگر ساخته میشد از خشت و گل و چوب بود و وقتی من در این خانه زندگی میکردم با طبیعت همنوایی داشت. وقتی هم که خراب میشد، دو مرتبه به خاک برمیگشت. اما امروز آهن و سیمان و میل گرد است. اگر هم این خانه خراب شود، چگونه برمیگردد؟ ما معمولاً در ایران ده الی 15 سال که میگذرد میگوییم خانه دیگر کلنگی شد، یعنی باید کلنگ بالای سرش بیاید تا تخریب بشود، در صورتی که معمولاً در دنیا این چنین نیست به طوری که خانهها 100 الی 300 سال عمر میکنند و تعمیراتی در آن انجام میشود. اینها همه ابزاری هستند که ما برای زندگی راحت خودمان انتخاب کردهایم.
اما اگر درست برنامهریزی نشود؟ اینجا نیاز به تدبیر داریم. تدبیر یعنی دیدن پایان کار، نهایت امر، بازگشت امر. اگر تدبیر نکنیم و به آینده نگاه نکنیم، حتماً زندگی ما دچار مشکل میشود. طبیعت یک قانونی دارد. شما نمیتوانید این قانون را به هم بزنید؛ لن تجد لسنه الله تبدیلا ، قانون خدا و سنت الهی تغییر نمیکند. شما نمیتوانید، بجنگید شکست میخورید، جنگیدن با قوانین مسلم جهان منجر به شکست ما خواهد شد. چرا؟ برای اینکه این قانون، قانون خداست. ما قادر نیستیم با قانون خدا بجنگیم و مبارزه کنیم؛ شکست میخوریم. سنتها و قوانین الهی، قوانین دائمی است. ما باید به این قوانین احترام بگذاریم. اینکه باید به قوانین خدا احترام بگذاریم تنها قوانین عبادی خدا نیست، که نماز بخوانیم، روزه بگیریم، بله! آنها هم قوانین خداست، طبیعت هم قانون دارد و ما باید به قانون طبیعت هم احترام بگذاریم.
امروز حفظ آب، خاک و هوا جزء موارد مهم امر به معروف است. ما امر به معروف و نهی از منکر را در چند حکم الهی خلاصه کردهایم. معروف یعنی همه شایستهها، منکر یعنی همه زشتیها، کسی که زمین را آلوده میکند کار منکر انجام میدهد. کسی که هوا را آلوده میکند کار منکر انجام میدهد. کسی که آب را آلوده میکند و فاضلاب فلان کارخانه در رودخانه میآید، این منکر و حرام است. نهی از منکر جایش اینجاست. کسی که برای استراحت کنار رودخانه میرود متأسفانه بعد آشغالش را رها میکند و روی سطح آب میرود.
کنار سدهایی را که اطراف تهران برای آب آشامیدن است نگاه کنید. شما منکر را آنجا میبینید، آنجا برویم نهی از منکر کنیم، کنار رودخانه جای نهی از منکر است. اینها منکر و کارهای زشتاند.
این همه در اسلام به امر به معروف و نهی از منکر تأکید شده است، برای اینکه این زشت از زشتی نیفتد. چرا من آشغالم را رها میکنم؟ برای اینکه ته دلم این را زشت نمیبینم. اگر زشت و غلط بدانم و این کار را برای سلامت خودم و سایر ابنا بشر، برادران و خواهرانم مضر بدانم که رها نمیکنم. ته دل میگویم «ولش کن بابا»! این که میگوید ولش کن، یعنی ته دلش اعتقادی ندارد. یعنی منکر را منکر نمیداند. یا گاهی میگوید، پس ما برای چه مالیات میدهیم؟ مالیات میدهیم برای اینکه آشغال را رها کنیم و یکی دیگر بیاید جمع کند. درست به مسائل اجتماعی توجه نمیکند. ما باید نسبت به طبیعت احساس وظیفه دینی، شرعی، انسانی، اجتماعی و ملی کنیم. زیرا هم وظیفه ملی و اجتماعی و هم وظیفه انسانی و شرعی ماست.
اگر همه دست به دست هم ندهیم، حتماً در زمینه محیط زیست دولت به تنهایی ناموفق خواهد بود. شک نکنید. در بقیه امور هم همین گونه است. دولت جایی موفق است که دولت و ملت همه دست به دست هم بدهند و همه احساس مسئولیت کنند و برای خودشان و سلامت خود و نسلهای آینده از طبیعت درست استفاده کنند.
اقدامات دولت درخصوص محیط زیست
برخی از وظایف در این زمینه وظیفه دولت است. برخی از آلودگیها را باید دولت برنامهریزی کند؛ از جمله اینکه بنزین سالم در اختیار مردم قرار بگیرد، گازوئیل سالم در اختیار مردم قرار بگیرد. حداقل اگر پالایشگاهی دولتی نیست و خصوصی است، مقرراتش مقررات دولتی است و رصدش باید دولتی باشد، نظارتش باید دولتی باشد که ما بتوانیم سوختی تولید کنیم که حداقل آلودگی را ایجاد میکند، حالا این که اصلاً آلودگی ایجاد نکند نمیدانم، ولی لااقل تولید سوختی که کمترین آلودگی را ایجاد کند وظیفه ماست.
در این کار دولت قدمهای خوبی برداشت. بنزین پتروشیمی را کنار گذاشت، این یک قدم بود. بنزین یورو 4 را مخصوصاً در کلان شهرها و شهرهای پرجمعیت در اختیار مردم قرار داد. شروع به سختگیری استانداردها برای خودرو کرد. آثارش را هم دیدیم. البته مشکلات هوا در کلان شهرها خیلی زیاد است اما این یک قدم بود، یک قدم مهم و موثر بود و باید ادامه بدهیم و جلو برویم تا سوختی که در اختیار مردم قرار میگیرد و خودرویی که ساخته میشود، هر دو استاندارد باشد. این دو اگر استاندارد شد، من راننده هم به وظیفهام عمل کردم و آنجایی که باید معاینه فنی باشد، او هم به وظیفه خود درست عمل کرد، آنجایی که خودروی کهنه باید اسقاط بشود به وظیفه خود درست عمل کرد، اگر همه کنار هم قرار بگیرد، قدم خوبی برداشته شده است.
در سال 93 برای اسقاط خودروهایی که میبایست اسقاط میشد و خطرناک بود قدمهای خوبی برداشته شد. بیش از 250 هزار دستگاه از این خودروها اسقاط شد که متأسفانه در سالهای قبل در این زمینه بیتوجهی میشد. این را ما باید ادامه بدهیم.
همه باید در این زمینه دست به دست هم بدهیم و همه باید احساس تکلیف بکنند، یعنی از آن پلیس راهنمایی که انجام وظیفه میکند و باید مقررات را اجر کند که اتومبیل و سوخت سالم باشد تا آن جایگاه بنزین تا آن پالایشگاه، همه باید در این زمینه دست به دست هم بدهیم تا همه قدمی مثبت برداریم.
در زمینه تولید گاز دولت از ابتدا تصمیم گرفت که یکی از کارهایی که انجام دهد [تمرکز روی] منابع مشترک باشد، منابع مشترک هم در آب صدق میکند و هم در جای دیگر، ولی در زمینه انرژی، منابع مشترک گازی و نفتی با کشورهای همسایه ماست. آنها دارند از این منبع مشترک استفاده میکنند و ما استفاده نمیکنیم، که خسارت در این زمینه چند برابر است. این کار راجع به نفت و گاز شروع شد. الحمدالله قدمهای بسیار خوبی برداشته شده و در سال جاری هم قدمهای بسیار خوبی برداشته میشود. این باعث شد که ما بتوانیم گاز بیشتری تولید کنیم و بسیاری از مراکز صنعتی و نیروگاههای ما که سوختی مصرف میکردند که باعث آلودگی میشد، اینها کاهش پیدا کرد.
گاز جای مازوت را گرفت که این آلودگی را کم میکند. در سال گذشته حدود 38 درصد مصرف مازوت کاهش پیدا کرد و جای آن گاز آمد. ما اگر بتوانیم این را ادامه بدهیم مسلماً آلودگیها را کم میکنیم. پس برخی از کارها به دوش دولت است.
در زمینه رودخانهها و تالابها قدمهای خوبی برداشته شد. من خوشحال هستم که اولین جلسه هیئت دولت در دولت یازدهم، اولین مصوبه ما راجع به دریاچه ارومیه بود و این علامت آن بود که این دولت، دولت محیط زیست است و به محیط زیست اهمیت میدهد و میداند اگر به محیط زیست توجه نشود توسعه ناپایدار خواهد بود و نمیتواند ادامه پیدا کند؛ صنعت و فناوری و سلامت انسان هم نمیتواند ادامه پیدا کند. راجع به دریاچه ارومیه تا به امروز قدمهای خوبی برداشته شده. البته موضوع دریاچه ارومیه با تلاش یک ساله و دو ساله حل نمیشود. این سخنی که گفتهاند، ما اگر یک سال باری بر دوش طبیعت بگذاریم، باید یک سال و نیم صبر کنیم تا او بار را به مقصد برساند و تحویل بدهد صحیح است، در بعضی موضوعات تخریب یک ساله و دو ساله و پنج ساله و ده ساله را میخواهیم برگردانیم، حداقل 15 سال زمان میخواهیم و گاهی بیشتر؛ یعنی زمان زیادی میخواهیم برای اینکه بتوانیم تخریبهای گذشته را جبران کنیم.
مگر میشود زاینده رود را رها کرد؟ نه به خاطر زیبایی نصف جهان، اصلاً به خاطر حیات در آن منطقه، مگر میشود رها کرد؟ مگر رودخانههای بزرگ در استانهای مهم کشور، دریاچهها، تالابها و هامونها را میشود رها کنیم؟ داریم به سلامت خودمان، به آینده خودمان و نشاط خودمان [ضرر میرسانیم.] حالا از سلامت و همه چیز بگذریم؛ اولین اثر این رودخانه نشاط است. رودخانه خشک چه روحیهای به آدمهایی که از کنار رودخانه عبور میکنند خواهد داد؟ وقتی نهر جاری است فکر هم جاری میشود، انسان هم تشویق به حرکت میشود. این حرکت تنها برای رودخانه نیست، جامعه را هم به حرکت در میآورد، تنها کشاورزی را به حرکت در نمیآورد، افکار جامعه را به حرکت در میآورد.
حالا بهشتی هم که خدا به ما وعده داده، گفته است جنات تجری من تحته الانهار ، آنجا هم رودخانه است که به بهشت زیبایی میدهد. آنجا هم درختان سرسبز است که بهشت را بهشت میکند. پیداست بهشت دنیای ما هم با درخت و رودخانه درست میشود. این بهشت دنیا و آخرت خیلی با هم فرق نمیکند؛ من کان فی هذاه اعمی فهو فی آلاخره اعمی و اضل سبیلا . این دنیا و آن دنیا به هم وصل هستند: الدنیا مزرعه الاخرة. این گونه نیست که جدا از هم باشد؛ بهشت آخرت وصل به بهشت دنیای ماست. به یک معنای دیگر با ذرهای مسامحه اگر کسی دنیای خودش را جهنم کرد باید در آخرت هم منتظر جهنم باشد. اگر کسی دنیای خودش را بهشت کرد در آخرت هم باید منتظر بهشت باشد. این بهشت و جهنم هم به اخلاق هم به رفتار است؛ هم به اخلاق و رفتار ما با طبیعت و هم با انسانها و هم با خودمان؛ رفتاری که با خودمان داریم، رفتاری که با انسانها داریم و رفتاری که با طبیعت داریم.
مگر میشود جنگلها را نابود کنیم بعد در انتطار هوای سالم و اکسیژن باشیم؟ میتوانیم جنگلها را نابود کنیم و در انتظار سیلهای مخرب و از بین رفتن زمینها نباشیم؟ این خشکسالیهایی که ما میگوییم دهها علت دارد. یک علتش این است که سبزی زمین را از بین میبریم. سبزی زمین که از بین میبریم، ابر آسمان قهر میکند، نوازش ابر آسمان به سبزی زمین است، وقتی ابر میآید و نگاه میکند سبزی و مراتع است، میبارد. وقتی نباشد قهر میکند. ما باید ابر را دعوت به باران کنیم نه با باروری مصنوعی، با هواپیما و اینها که معلوم نیست چه میزان موثر است. طبیعت را باید برای بارش آسمان و رحمت خداوند آماده کنیم.
روایتی است که الان نمیخواهم واردش بشوم. بسیاری از روایات به ما میگوید خیلی از حوادث تلخ طبیعت، مربوط به گناه ماست. زمانی تا ما میگوییم گناه، میافتیم به فکر غیبت و...، نه گناه فقط غیبت نیست. صدها گناه داریم، یکی از آنها هم گناه و ظلم به طبیعت است. مگر در روایات ما نیامده آب را آلوده نکنیم؟ این همه روایات داریم؛ کراهت شدید، حرمت و هرچه که هست، در روایات آمده است. اینکه در روایات آمده که اگر در جادهای رد میشوید میبینید مانعی آمده، سنگی از کوه غلتیده است، پیاده شو و این سنگ را بردار که در تاریکی کسی میآید به پایش نخورد؛ این روایات ماست: اتقوالله فی عباده و بلاده فانکم مسئولون حتی عن البقاع و البهائم ؛ بیان امیرالمؤمنین است که میگوید تقوای الهی که باید پرهیزگار باشیم و حواسمان جمع باشد که دست ما آلوده به گناه نشود هم نسبت به عباد و بندگان خداست و هم نسبت به بلاد و سرزمین خداست.
این زمین، زمین خداست. این جنگل، جنگل حق است. این شهرها یادگاری است از جانب انسانهای گذشته. بعد امیرالمؤمنین میگوید شما در پیشگاه خداوند مسئول هستید، حتی نسبت به بقاع و بهائم، نسبت به تمام سرزمینها و ساختمانها و نسبت به تمام حیوانات. پس ما مسئول هستیم در برابر همه حیوانات و مخلوقات. مگر میتوانیم در برابر حیوانات غیرمسئول باشیم؟ که هرچه میخواهد بر سر حیوانات و سرزمین خدا بیاید و به ما ربطی ندارد؟ ما مسئول هستیم. این که در روایات آمده که حوادث طبیعی به گناه ارتباط پیدا میکند، این تنها گناههای معمول در ذهن ما نیست، کمی معنایش را وسعت دهید؛ هرکار غلط و زشت و منکر را نباید انجام بدهیم. باید به همه آنها توجه کنیم و آثارش در زندگی ما ظاهر شود.
همانطور که ماه رمضان پیش روست و باید از گناهان اخلاقی توبه کنیم، نسبت به ظلم با طبیعت هم باید توبه کنیم و برگردیم. راه بازگشت و توبه است. دو چیز بیشتر نداریم یکی بازگشت، توبه، و دیگری عمل صالح، جبران کنیم. در طبیعت هم همینطور است، باید توبه کنیم. اگر ما آب را خدای ناکرده آلوده میکردیم باید توبه کنیم و برگردیم. اگر از منابع زیرزمینی آب بیش از حد استفاده میکردیم باید توبه کنیم و برگردیم. بعد باید چه کنیم؟ عمل صالح انجام دهیم. طبیعت هم همینگونه است. نسبت به طبیعت هم باید توبه کرده و از مسیر نادرست برگردیم و هم باید عمل صالح انجام دهیم.
اگر بخواهیم این کار بزرگ در بحث محیط زیست به نتیجه برسد، همین گونه که دولت وظایفی بر دوش دارد و انشاءالله به حول و قوه الهی باید به آنها عمل کند. البته من این جمله را در خیلی از مباحث تکرار میکنم که اگر بخواهیم مسائلمان را حل کنیم، سرمایه و فناوری میخواهیم؛ در همه چیز سرمایه و فناوری میخواهیم. سرمایه مادی و معنوی، سرمایه انسانی، فیزیکی و فناوری؛ یعنی همانطور که صنعت آمده محیط را خراب کرده، همین فناوری یک دوره دیگر باید آن را حل کند. این فناوری است که باید روی بنزین، گازوئیل، اتومبیل و هواپیما اثر بگذارد. مثلاً میگویند پرواز بسیاری از هواپیماها به دلیل صدای زیاد ممنوع است.
ما بیاییم انواع آلودگی را با فناوری حل کنیم؛ ازجمله استفاده درست و معقول از طبیعت، استفاده متعادل از طبیعت، اعتدال و استفاده از فناوری و سرمایهگذاری. ما باید سرمایه را در مسیر محیط زیست بیاوریم. الان بحث فاضلابها را چگونه باید حل کنیم؟ سرمایهگذاری میخواهد، راهش چیست؟ فاضلابها مصیبت درست میکند. فاضلاب وقتی در چاه زیرزمین میرود با آبهای دیگر مخلوط میشود، مشکل پیدا میکنیم. این فاضلاب باید در جایی تصفیه بشود، هم از آبش بهرهبرداری برای کشاورزی شود و هم از پسماندهای دیگر برای کود استفاده شود. از این باید چگونه استفاده کنیم؟ سرمایهگذاری میخواهد.
الان راه حل مسئله زبالهها مخصوصاً در شهرهایی که مرطوب است و ساحلی است و لب دریاست، چیست؟ سرمایهگذاری است. باید کارخانهای بیاوریم که اینها را از بین ببرد و به برق تبدیل کند. یعنی این زباله به نیرو، انرژی و برق تبدیل شود. این سرمایهگذاری میخواهد. البته این کارها همه آغاز و شروع شده است. اما باید گامهای بلندی را در پیش بگیریم. این که ما میگوییم تحریم ظالمانه از بین برود، بعضیها چشمهایشان زیاد نچرخد وقتی این حرفها را میشنوند. تحریم ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید تا مسئله محیط زیست حل شود، تا اشتغال جوانها حل شود، تا مشکل صنعت جامعه حل شود، تا مسئله آب خوردن مردم حل شود، تا منابع آبی زیاد شود، تا بانکهای ما احیا شود.
شما بدانید آنهایی که تحریم را بر ما تحمیل کردند، ظلم بزرگی به این ملت کردهاند. منتها عدهای بودند که اولش نمیدانستند اینها یعنی چه؟ این تحریم مثل بیماریای میماند که اولش میگوید چیزی نیست. کمی تب میکند، میگوید تب کوچکی است، مهم نیست. ادامه پیدا میکند تا در بستر میافتد، وقتی رفت به بیمارستان دیگر نمیتواند تکان بخورد. حالا با چه مصیبتی این را درست کرده و به جای اول برگردانید. بعضیها در آغاز نمیدانستند معنای تحریم ظالمانهای که بر ملت ما تحمیل کردهاند چیست، قدم به قدم مشکلات را بیشتر و بیشتر کرد. معنایش آن نیست که ما در برابر حرف ناحق دیگران تسلیم بشویم، این معنایش این است که ما در برابر مشکل باید حرکت کنیم و قدم جلو بگذاریم، باید پا پیش بگذاریم، باید تلاش کنیم. حالا دیگران چه میگویند و شعار چه میدهند، اینها مهم نیست. از این چیزها اینقدر در دنیا هست. اتکایتان به خدا باشد، هدفهای بلند ملی و وظیفه الهی را مد نظر قرار بدهید، اولش خود مردم به کمک میآیند، بالاتر از همه یاری و نصرت خداوند میآید و مسئله را حل میکند. انشاءالله.
بنابراین ما امروز به سرمایهگذاری، فناوری و فرهنگ نیاز داریم. همه باید بدانیم این خطرات چیست. ما به حضور همه نیاز داریم. همه باید بیایند. جمعیتها، دانشگاهها، اساتید، مخصوصاً آموزش و پرورش، رسانه ملی، رسانهها همه باید به میدان بیایند.
مسئله محیط زیست جزء مسائل بسیار مهم کشور ماست که به تلاش همگانی و گاهی تلاش و همکاری با سایر کشورهای منطقه و گاهی با کل جهان نیاز دارد. چون برخی موارد به کل جهان و منطقه مربوط میشود؛ از جمله ریزگردها که ما باید بخشی از آن را در داخل و بخش بزرگی آن را با کمک همسایگان حل کنیم. انشاءالله به حول و قوه الهی راه حفاظت از محیط زیست، احیای منابع طبیعی، حفظ منابع طبیعی، گونههای مختلف گیاهی و جانوری در سراسر کشور را ادامه میدهیم و انشاءالله این دولت همان با تصمیم روز اول که بر مبنای حفاظت محیط زیست بوده و شورای عالی حفاظت محیط زیست را احیا کرده، این مسیر و راه را ادامه خواهد داد.
شما محیط بانان هم کار بسیار بزرگی را انجام میدهید و بار سنگینی بر دوش دارید. بدانید کار شما یک کار ملی است و شما دارید و برای کل ملت ایران و حفظ زندگی و سلامت مردم تلاش میکنید، چون بحث محیط زیست امروز یک زینت نیست، مسئلهای حیاتی است؛ تنها یک فضیلت نیست، یک ضرورت است. انشاءالله دست به دست هم میدهیم و این راه را به مقصد خواهیم رساند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته