نشانه های رشد و توسعه واقعی/ مشورت با متخصصان، واگذاری امور به مردم و پاسخگویی مبنای کار دولت یازدهم/ مفهوم سلامت/ آزادی بیان و عمل مردم/ پیام ملت ایران به جهانیان/ دکتر ظریف یکی از افراد کشور ما در مسائل سیاسی بین المللی/ دکترصالحی یکی از سرآمدان فناوری هستهای گزینشچینشتیمهستهای، هنر رئیس جمهور/ روزهای تلخ و سخت و دشوار مذاکرات/ مذاکره هنر و فنی پیچیده/ بزرگی و عظمت ملت ایران/ تحریم های ظالمانه وغیرعادلانه/ بهرسمیت شناختن حقوق هستهای ایران/ لغو قطعنامههای تصویبشده علیهایران/ پیام توافق به جهانیان : کنارگذاشتن سلاح و تهدید برایهمیشه/ به کاربردن تعامل به جای تقابل/ مسئله سلامت و لزوم حضور مردم/ مسئله بهداشت و ضرورت به صحنه آمدن مردم/ نشاط ، منشأ سلامت/ دامنه وسیعه بهداشت/ اهمیت نشاط و روحیه دادن به بیمار/ رسالت گروههای مردمنهاد درمورد بیمار، پزشک و.../ تخصیص بخشی از یارانه به بخش سلامت
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین
بسیار خوشحال و سپاسگزارم از حضور یکایک شما عزیزانی که در مسیر سلامت و نشاط و امید و رفاه زندگی مردم میکوشید.
علامت رشد و توسعه واقعی یک کشور به صنعتی بودن، مرفه بودن و داشتن زندگی راحت نیست. اگر جامعهای غم یکدیگر را داشت و تنها به فکر خود نبود و دیگران را هم مثل خود دید، اگر هر فرد جامعهای بقیه مردم را همچون اعضای خانواده خود دید، آن کشور، کشوری توسعه یافته و پیشرفته است؛ کشوری که غمخواری، خیرخواهی، تعاون، بر و نیکوکاری، دست دیگران را گرفتن و به دیگران کمک کردن یک اصل اساسی در آن باشد.
دولت یازدهم از آغاز مبنای کارش بر این بود که همه امور با مشورت مردم و متخصصین انجام گیرد و هر کاری که مردم میتوانند انجام دهند و جزو امور حاکمیتی نیست. تصدی آن به مردم بازگردد و دولت باید در برابر مردم پاسخگو باشد، چون کشور از آنِ مردم است. پول بیت المال هم از آن مردم است. اراده حاکم بر اداره جامعه هم از اراده انسانها و جمع و جامعه نشئت میگیرد. اگر ما توانستیم در این مسیر و راه قدم برداریم به نظر من امیدها برمیگردد و جامعه امیدوار و متحد میشود.
این سلامتی ای که ما از آن حرف میزنیم تنها سلامت جسم نیست، حتی تنها سلامت جسم و جان هم نیست؛ سلامت جسم، جان، اخلاق، معنویت و اخلاق حرفهای در جامعه است. ما یک سلامت عام و جامع شامل همه ابعاد زندگی میخواهیم. در این راستا اگر جامعهای امیدوار و متحد شد همه مشکلات را از پیش پای خودش برمیدارد. در این صورت، نه فقط سازمانهای مردم نهاد، بلکه مردم و جامعه میتوانند در امور بسیار مهم اجتماعی، اقتصادی، علمی و فرهنگی بار مسئولیت را بر دوش بگیرند و دولت هم باید قدم به قدم تصدی امور را به مردم بازگرداند. به هر حال، این مردم هستند که با اراده و تدبیر خود قادرند پیچیدهترین معضلات منطقهای و بینالمللی را و تدبیر حل کنند.
همه حرف ما از روز اول این بود که بگذاریم مردم حرف بزنند. بگذاریم مردم تصمیم بگیرند و ما به راستی مجری خواست مردم باشیم. مردم به خوبی میفهمند چه راهی را باید انتخاب کنند. مردم به خوبی میدانند مصلحت آنها در چه مسیر و راهی است. مردم اگر ببینند مسئولین مجری مطالبات و خواست آنها هستند و پاسخگو در برابر ملت هستند، ملت بزرگی مثل ایران به صحنه میآید، کنار نمینشیند و نظارهگر نخواهد بود و اگر یک ملت به صحنه آمد چه قدرتی میتواند در برابر خواست یک ملت بزرگ، متمدن، صاحب فرهنگ، عالم، شجاع، دلاور و یکپارچه بایستد؟
چگونه گره هستهای باز شد و چه کسی توانست باز کند؟ چه کسی توانست پیام جدیدی را در منطقه و جهان طنینانداز کند؟ همه به بندهای «برجام» توجه دارند، البته خوب است همه باید دقت کنیم که بندهای قطعنامه 2231 چیست. ولی کاری که دیپلماتهای شما در صحنه بینالملل انجام دادند بالاتر از این حرفهاست. پیام این است که خشونت، تهدید، ارعاب و تحریم را کنار بگذارید؛ دوران معامله برد – باخت تمام شد و پیچیدهترین مشکل پای میز مذاکره حل خواهد شد. پیام این است که راه ما راه اعتدال، ادب، اخلاق، منطق، استدلال، علم توأم با شهامت و هنر است.
دیپلماتهای شما و نمایندگان شما دانش کافی داشتند. صدور قطعنامه و فهم جملات سیاسی و راز و رمزدار حقوقی عالم، دانشمند و تحصیلکرده میخواهد. اگر بگویم در مسائل سیاسی بینالمللی حداقل یکی از افراد انگشت شمار برتر کشور ما آقای دکتر ظریف بوده و هست اغراق و مبالغهای در کار نیست و اگر بگویم در زمینه مسائل هستهای، دانش هستهای، فناوری هستهای یکی از متخصصین سرآمد کشور ما آقای دکتر صالحی است باز هم اغراق و مبالغهای نکردهام. البته از خود گفتن خیلی زشت است، اما تنها هنر من این بود که این بهترینها را برگزیدم.
علم و دانش این عزیزان در کنار شهامت، ایستادگی و دلاوری اینها قرار داشت. ساعتهای بسیار سختی بر اینها و بر ما گذشت. یادشان هست آقای دکتر ظریف که من حداقل دو بار در لوزان پیغام دادم که میز مذاکره را ترک کنید و برگردید. بارها در ژنو و وین در ماههای گذشته و اخیر پیش آمد که ما با هم مشورت کردیم و من گفتم اگر نمیپذیرند میز مذاکره را ترک کنید و همین امشب به تهران برگردید. شاید اینجا الان گفتنش آسان باشد. خدای من گواه است که من ساعتها فکر میکردم و از خدا استمداد میطلبیدم که بگویم میز مذاکره را ترک کنید یا بگویم ادامه بدهید. بار مسئولیت سنگینی بر دوش این عزیزان بود.
اساساً مذاکره هنر است، دانش و تجربه کافی نیست؛ فنی بسیار پیچیدهای است. حالا در پزشکی ما جرئت نمیکنیم وارد شویم. مثل جراحی، جراح زبردست تنها عالم نیست هنرمند هم هست. علم و هنر و آنجا شهامت هم باید ضمیمه بشود وقتی چاقوی جراحی را میگیرد، آنجا هم شهامت است و هم علم و دانش است و هم هنر. همه با هم ضمیمه شده که یک کار بزرگ آفریده میشود.
چرا این کار تا اینجا به خوبی پیش رفت. من این جمله را در روز توافق وین و «برجام» در سخنرانی گفتم، تاریخ ورق خورد، بعضیها فکر کردند که من تنها 23 تیر 1394 را میگویم، نه تاریخ در 24 خرداد 92 ورق خورد. مردم تصمیم بسیار مهمی گرفتند و آن تصمیم این بود که اگر سانتریفیوژ بچرخد و زندگی نچرخد، آن هم خواهد ایستاد و این اشتباه است و این تصمیم اساسیِ ملت بزرگ ایران بود. این ملت خیلی بزرگ است. بیش از آنچه در تصور و مخیله دیگران هست.
ملت صبور ایران سالها تحریم و فشار را در تمام سراسر زندگیشان تحمل کردند. من هم در سفر سال 92 و هم 93 در دیدارهایی که در سازمان ملل متحد داشتم - که در برخی موارد دکتر ظریف هم حضور داشت - به رؤسای کشورهای غربی به صراحت گفتم تحریم شما علیه ایران کار غیراخلاقی و غیرانسانی و ضد حقوق بشر بوده است. تنها تجهیزات را تحریم کردند، دارو را هم تحریم کردند. آنها میگویند ولی دارو آزاد بود چگونه؟ وقتی شما سیستم بانکی را به صورت کور قفل کردهاید، ما نمیتوانستیم بخریم و وارد کنیم. با صرافی و دلالی که نمیشود زندگی کرد. اینها همه جا را قفل کرده بودند و یک تحریم کور و غلط، ظالمانه و ضدانسانی [را تحمیل کردند]. یکی از همکاران ما برای تشخیص نوعی سرطان که امکان تشخیص آن در ایران وجود نداشت، مدارکش را برای یک بیمارستان مجهز امریکایی فرستاد که آنها گفتند پرونده برای یک ایرانی است، شما تحریم هستید و ما نمیتوانیم تشخیصمان را بگوییم. چنین تخریبی ضدانسانی و غیراخلاقی و ضد حقوق بشر است.
توفیق ایران در مذاکرات هستهای معنایش این است که دنیا حقوق هستهای ما را به رسمیت شناخته است. فکر میکنم توفیق ما در این است که سازمان ملل با قطعنامه 2231 ایران را از زیر عنوان خطرناک بودن برای صلح و امنیت جهانی خارج کرده است. آنها با این عنوان که فعالیت هستهای ایران علیه صلح و امنیت جهانی است پرونده ما را به شورای امنیت و فصل هفت بردند.
با قطعنامه 2231 نه تنها ما از زیر این عنوان خارج شدیم، بلکه شش قطعنامه قبلی نیز لغو شد. میگویند با این توافق همه تحریمهای مالی و جهانی و بیمهای و کشتیرانی و حمل و نقل و ... برطرف میشود، بله درست است ولی این هم نیست. این توافق پیامی را به دنیا داشت که سلاح و تهدید را برای همیشه زمین بگذارید. این توافق این پیام را برای دنیا داشت که راه حل مشکلترین و پیچیدهترین مسائل بینالمللی گفتگو، مذاکره و مفاهمه است.
این توافق این پیام را برای جهانیان داشت که به جای تقابل، تعامل را برگزینیم. البته آن پیام زیبا را هم داشت که دیگر ایران را تهدید نکنید و این کار عظیم و بزرگ با اراده ملت، حضور و تلاش مردم، هدایتهای مقام معظم رهبری که از روز اول در همه مسیر هر وقت ما نیاز به کمک و حمایت و ارشاد داشتیم، ایشان دریغ نکردند و همیشه به عنوان یک مسئله نه فقط مهم بلکه اهم این را مد نظر داشتند. الان در سراسر کشور این آرامش و وحدت و همدلی به خاطر حضور رهبری و حمایت ایشان است و آن نکتهای که ایشان در روز عید فطر تأکید کردند همه به آن نکته توجه کنیم. فرمود مبادا این موضوع تبدیل به دو دستگی در کشور بشود.
ما ملتی متحد و یکپارچه هستیم. مگر در یک بازی ورزشی هم میشود برای تیم طرف مقابل کف زد؟ آن وقت شما میتوانید بگویید ایرانی هستید؟ نمیشود. اگر کسی ایرانی است و خون ایرانی در رگهای اوست، در تمام ورزشها همینطور است که وقتی تیم ایران در برابر تیم مقابل و تیم رقیب پیروز میشود، کف میزند. آن وقت میشود یک کسی ایرانی باشد و برای این تیم با عظمت کف نزند؟ حضور ملت بزرگ ایران در این امر ملی و بزرگ باعث شد ما پیروز شویم و اگر جایی ملت در صحنه نباشد ما پیروز نخواهیم شد.
در امر سلامت که مسئله بسیار مهم مردم ماست، این دولت از روز اول این امر را دنبال کرد. دولت یک قدم برداشت، مردم هم یک قدم مهم برداشتند، این قدم متقابل باید ادامه پیدا کند. کار سلامت مردم، سلامت جسم و روح و معنویت و اخلاق مردم فقط با پزشک و بیمارستان و وزارتخانه و دولت و ... حل نمیشود.
در موضوع بهداشت همه مردم باید به صحنه بیایند. وقتی ما میگوییم بهداشت همه میگوییم این سبزی و میوه را چگونه باید بشوییم؟ نه، خیلی مسئله مهمتر از این حرفهاست. از آن بوق بیموقعی که در خیابان زده میشود و نیز از رانندگی بدون احتیاط در جادهها شروع میشود تا آن بداخلاقیهایی که در بعضی از روزنامهها و سایتها مشاهده میکنیم، حالا انشاءالله که در رادیو و تلویزیون نیست.
بهداشت از رفتار ما در خیابان آغاز میشود. همدیگر را عصبانی نکنیم، سلامت از نشاط شروع میشود. چرا اسلام میگوید به هم میرسیم بگوییم سلام علیکم. سلام برای چیست؟ بر این است که به هر کس میرسیم برایش آرزوی سلامتی میکنیم. مگر به هم سلام نمیکنیم؟ اسلام دینی است که میگوید به هر که میرسید حداقل سلام علیکم بگویید. از آن هم بالاتر باید بگویید یعنی سلام علیکم و رحمت الله و برکاته. چرا؟ برای اینکه نشاط از اینجا شروع میشود. انسان از ماده انس است و موجودی است که با همتای خودش انس میگیرد. بدون انس و به تنهایی نمیشود زندگی کرد. این انس اساس نشاط و روحیه است. سلامتی و درمان دردها از اینجا شروع میشود. حالا خود پزشکان هم وقتی همه کارها را میکنند و نمیتوانند [علت بیماری را] پیدا کنند میگویند قاعدتاً این مربوط به اعصاب است. خودشان را خلاص میکنند و البته درست هم هست. آن شعار معروف بوعلی سینا «الجسم و الروح یتعاکسان». جسم و جان به صورت متعاکس بر هم اثر میگذارد؛ جسم بر جان و جان بر جسم اثر میگذارد.
بهداشت دامنه وسیعی دارد. از کجا باید شروع شود؟ از شما سازمانهای مردم نهاد. شما باید جامعه و مردم را تشویق کنید. پیغمبر به امیرالمؤمنین فرمود یک نفر را اگر هدایت کنید به اندازه همه جهان ارزش دارد. لان یهدی الله بک رجلاً واحداً خیر لک الدنیا و ما فیها. خدا امام راحل را رحمت کند. یک وقتی من با ایشان نکتهای را مطرح کردم، امام (ره) فرمود با یک نفر خارجی هم اگر میشود تماس بگیرید و بگویید این انقلاب چیست و ما دنبال چه هستیم؟ نگویید این یک نفر است. همان یک نفر مهم است. رفتار و اخلاق و برخورد و شیوه زندگی یک نفر را در مسیر درست قرار بدهیم، این آغاز کار در بهداشت است. به طور کلی، در زمینه درمان همه باید کمک کنیم.
من نکتهای بگویم، گاهی ما فکر میکنیم درمان در اختیار پزشک، دارو، پرستار و تجهیزات و بیمارستان است، همه اینها درست است، اما گاهی یک احوالپرسی به بیمار روحیه میدهد. پزشکهای ما غیر از کار طبابت باید با زبان و بیانشان به بیمار روحیه بدهند. این قضیه از نظر روحی و روانی مهم است که ما جامعه را به زندگی عادی برگردانیم. حتی سر زدن به خانه کسی که یک بیماری صعبالعلاج دارد و سلام و احوالپرسی، همین طرف را خوب میکند و حداقل تسکین دهنده است. ما باید توسط گروههای مردم نهاد این کار عظیم و بزرگ را انجام بدهیم. شما برای درمان بیماریهای مختلف و کمک به افراد گرفتار دارید تلاش میکنید، خیرینی که در ساخت و تجهیز بیمارستان تلاش میکنند. از این بالاتر ما باید به دانشجوی با استعداد پزشکی نیز کمک کنیم. شما اگر به یک دانشجوی با استعداد کمک کنید، این به یک متخصص رده بالا در کشور تبدیل میشود. بنابراین ما در همه زمینهها باید تلاش کنیم و فعال بشویم.
سخن آخرم این است که در امر سلامت، دولت به این نکته توجه کرد که به جای تقسیم پول یارانه، بخشی از این یارانه را به درمان و بهداشت اختصاص دهد. این کاری بود که دولت انجام داد و آغاز کرد و بار سنگینی را از روی دوش بیماران برداشت. آن طرف، کار شما مردم و سازمانهای مردم نهاد است که بیایید و به همه اقشاری که امروز نیاز به کمک دارند، کمک کنید.
بنابراین این مشارکت دولت با سازمانهای مردم نهاد و با مردم ما را به نقطه مطلوب میرساند. من اینجا باید از تمام سازمانهای مردم نهاد و از وزارت بهداشت، درمان، آموزش پزشکی و در رأس آن آقای دکتر هاشمی که بار بسیار سخت و سنگینی را در این زمینه بر دوش کشیدهاند تشکر کنم. دولت هم امسال مشکلات فراوان مالی داشته و دارد. حالا انشاءالله کاری که دوستان ما در وین انجام دادند البته تا کمک آنها یک مقدار زمان میبرد و حالا چند ماهی فرصت داریم. انشاءالله شرایط و فضای ما فضای بهتری خواهد شد و در آن فضای بهتر که مردم ما انشاءالله فعال خواهند شد، در زمینه سلامت هم دولت قدمهای بعدی را برخواهد داشت.
از خانم دکتر چان هم تشکر میکنم که در این جمع حضور پیدا کردند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته