معنای شهید/ شهادت به منابه علم و آگاهی/ واقعیت جنگ، جنگ ارادهها / رویارویی همیشگی با طاغوت و ظلمه/ پایان ناپذیری کار اقتصادی/ پایان ناپذیری کارزاای فرهنگی/ اراده قوی موجب پیروزی/ سوال بی مورد در مورد پیروزی دولت در اقتصاد مقاومتی/ رشد اقتصادی کاهش تورم در سخت ترین شرایط و فشار ها/ رفع همه تحریمها در جاده هسته ای/ تلاش دشمنان برای دوری جوانان از دین و نماز/ قدرت بیشتر ایران نسبت به زمان جنگ/ علت ایستادگی ملت در دفاع مقدس/ عدم همراهی شرق و غرب با ایران در جنگ و حمایت همه جانبه از عراق/ پیروزی ملت ایران با اتکال به خداوند و اراده/ وضعیت نامناسب ابزار و ادوات جنگی ایران در جنگ/ تلاش متخصصین ایران برای رفع مشکلات در جنگ/ اراده موجب پیروزی حزب الله در جنگ 33 روزه/ خلل در اراده دشمن، سبب پیروزی حزب الله/ پیروزی فرهنگی حزب الله/ پیروزی ملت عراق در برابر تروریستها در جنگ اراده ها/ بی تاثیری سلاح و هواپیما در شکست دادن یمن/ نصرت خداوند، بالاترین قدرت/ ضرورت ساخت سلاح و موشک در کنار اراده ملت/ ترس دشمن از اراده و اعتبار ملت/ روحیه گرفتن از دیدار با خانواده شهدا و جانبازان/ اعتقاد به وعده یاری خداوند/ اعطای افتخار خداوند به انسان برای یاری دین او/ مسیر واحد شهیدان راه حق در طول تاریخ/ همه شهدا، گواهان پیروزی راه حق/ توجه دولت به ساهت سلاحهای راهبردی بیش از ده سال گذشته/ ایمان و اتحاد مردم بالاتر از سلاح/ ترس دشمن از شهادت طلبی ملت/ افتخار به شهادت، موجب شکست ناپذیری/ افتخار دولت به کاهش مشکلات خانوادههای ایثارگران
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطیبین الطاهرین و صحبه المنتجبین
اذن للذین یقاتلون بأنهم ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدیر
پاسداشت شهیدان بزرگوار در سراسر دنیای اسلام و به ویژه شهدایی که در دهههای اخیر شاهد ایثار و فداکاری آنها بودیم به عنوان وظیفهای بزرگ و افتخاری بزرگ برای همه ماست.
شهید از مادة شهادت است. ما از این واژه در مواقف مختلف استفاده میکنیم. اصلاً اسلام آوردن فرد از چه کلمهای آغاز میشود؛ اشهد ان لا اله الا الله، اشهد از همان مادة شهادت است. اسلام از اینجا آغاز میشود: شهادت میدهم که معبودی جز خداوند و الله وجود ندارد. شهادت، علم و آگاهی و اعلان است.
اشهد یعنی اَعلم و اُعلم، هر کجا که آگاهی وجود دارد و آن آگاهی در منصة ظهور و در برابر چشم جهانیان قرار میگیرد و به بیان مناسب اعلان میشود و آن پرچم آگاهی به اهتزاز در میآید، آنجا شهادت است و شهید از همین ریشه و ماده است. شهدا راهی را آگاهانه و با علم به دستیابی به هدف انتخاب کردهاند و با خون خود آن مسیر را برای تاریخ اعلام
میکنند و لذا شهید نمرده است و نمیمیرد؛ عند ربهم یرزقون است؛ آنها زنده و به نعمت الهی متنعماند و همواره صدای رسای آنها زیر گنبد تاریخ به خوبی شنیده میشود.
چرا شهادت، جانبازی و فداکاری؟ جنگ، مبارزه، برخورد و رویارویی، رویارویی سلاح نیست. جنگ به معنای جنگ هواپیماها، موشکها، تانکها، ناوچهها، هلی کوپترها یا لشکرهای پیاده و زرهی نیست، بلکه واقعیت جنگ، جنگ ارادههاست و دو اراده است که رو در روی هم قرارمیگیرند. این دو اراده در تاریخ بوده، هست و خواهد بود: الذین آمنوا یقاتلون فی سبیل الله و الذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت خداوند جاودانه و همیشه هست و راه خدا همیشه هست. متأسفانه راه شیطان، طاغوت و ظلمه هم در تاریخ بوده و هستند. این برخوردها دائمی است. منتها گاهی در میدان کارزار نظامی، گاهی در میدان کارزار اقتصادی و گاهی مهمتر در میدان کارزار فرهنگی است.
جنگ پایان ندارد. اینکه ما از صلح سخن میگوییم به مفهوم پایان موقت کارزار نظامی است و الا کارزارهای دیگر باقی است. شما فکر میکنید جنگ اقتصادی در دنیا هیچ وقت خاموش میشود؟ تازه اولین سخن این آقا که در امریکا قدرت را در دست گرفته است مبارزه و جنگ جدید در میدان اقتصادی با هم پیمانان سابقش است.
جنگ و مبارزه که تمام نمیشود. جنگ فرهنگی پایان میپذیرد؟ ما فکر میکنیم جنگ بین دنیا و فرهنگ اسلام و فرهنگ کفر است، نه خیر. طاغوت به معنای طغیان است که ممکن است در درون یا بیرون دنیای اسلام باشد و چهرههای متفاوت داشته باشد. جنگ فرهنگی ادامه دارد و پایانی برای آن نیست.
پس جنگ، جنگ ارادههاست. هر جا ارادة قوی، ایمان قوی و ایمان به پیروزی نهایی در دل، روح و سراسر وجود ما باشد، پیروز صحنه خواهیم بود و هر کجا در ارادة ما خللی ایجاد شود، هر کجا دشمن را بزرگ ببینیم و قدرت خود را نبینیم و به رخ تاریخ نکشیم و هر کجا فما وهنوا لما اصابهم فی سبیل الله و ما ضعفوا و ما استکانوا ، راه انبیا راه ایستادگی و مقاومت است، هر جا در اراده شکست خوردیم، در آن میدان شکست خواهیم خورد. میدان اقتصادی باشد، اگر در اراده شکست بخوریم، بگوییم دیگران بر ما پیروزند و ما قادر نیستیم مشکلات اقتصادی را حل کنیم، نمیتوانیم نیازمندیهای غذایی این ملت را تأمین کنیم و ابزار و وسایل زندگی مردم را فراهم کنیم، هر جا در پیروزیمان در اقتصاد شک کردیم شکست خوردیم.
در اقتصاد مقاومتی این نیست که سؤال کنیم ما در آن موفق بودهایم یا خیر؟ این چه سؤالی است؟ ما قطعاً پیروز اقتصاد مقاومتی هستیم. یک ملت بزرگ، یک دولت قدرتمند و کارآمد، یک رهبری فرهیخته و آگاه؛ او هدایت میکند، مردم در صحنهاند و دولت به وظیفه عمل میکند. ما در اقتصاد مقاومتی شکست میخوریم؟ سؤال میکنیم که آیا موفقیم یا نه؟ از این سؤال بدتر نمیشود.
همه ملت ما در جهان اقتصاد در برابر همه فشارها چگونه در این 38 سال ایستادگی کردهایم؟ مگر فشار نبود؟ مگر تحریم نبود؟ مگر امروز فشار نیست؟ مگر امروز تحریم نیست؟ مگر همه چیز پایان یافته؟ در شرایط سخت دنیای امروز که همه کشورهای تولید کننده نفت – تقریباً بدون استثنا – یا به ذخایر گذشته شان روی آوردهاند و آنچه را ذخیره کرده بودند به بازار آوردند یا تورم آنها افزایش یافت و حتی سه رقمی شد یا ارزش پول ملی آنها کاهش پیدا کرد، این جمهوری اسلامی ایران بوده است که در سخت ترین شرایط رشد اقتصادی را بالا برده، تورم را پایین آورده، ارزش پول ملی را حفظ کرده. سؤال کنند آیا همه تحریمها پایان یافته؟ البته که نه، در یک بخش، تازه اگر طرف مقابل منصفانه عمل کند، تازه اگر صادقانه عمل کند، تازه اگر به عهدش پایبند باشد، ما در یک جاده که اسمش جاده هستهای است موانع و تحریمها را برداشتهایم. جلوههای دیگر ما هنوز مشکل دارد و هنوز راه طولانی پیش رو داریم. چرا
واقعیتها را به خوبی و با روشنی برای مردم نمیگوییم؟
ما در صحنه فرهنگی در مبارزهایم، اما قطعاً پیروز این صحنه خواهیم بود. البته که دشمنان ما میخواهند جوانان ما را از مسجد، نماز، عبادت، اخلاص، ایثار، مسیر شهادت، راه شهیدان و خانوادههای شهدا جدا کنند و فاصله بیاندازند و البته به تلاش خودشان ادامه خواهند داد، اما آیا موفق بودهاند؟ هرگز به اعتماد من اگر امروز خدای ناکرده دشمن نادانی جنگی را بر ما تحمیل کند، از 31 شهریور 59 که صدامیان جنگ را بر ما تحمیل کردند هم قدرت ما بیشتر است، هم نیروی مسلح ما آمادهتر است و هم جوانان این کشور برای ایستادگی و مبارزه آمادهترند.
اگر کسی فکر میکند ما از مسیری که از سال 41 برای نهضت و مبارزه و از 22 بهمن سال 57 در پیروزی انقلاب برگزیدیم و انتخاب کردیم، برمیگردیم و عقب نشینی میکنیم، اشتباه کردهاند؛ ما این راه را تا پایانش ادامه خواهیم داد.
چرا در هشت سال دفاع مقدس توانستیم بایستیم؟ سلاح ما بیشتر بود؟ هواپیماهای ما بیشتر بود؟ تانکها و توپخانههای ما بیشتر بود؟ موشکهای ما بیشتر بود. همه ابزار نظامی دشمن از نظر عده و عده از ما بیشتر بود.
بر مبنای همین محاسبه غلط هم به ما حمله کرد. همینها را محاسبه کرد و گفت هواپیماهای ایران که امریکایی است، رابطهاش هم با امریکا قطع است، تأمین قطعات این هواپیماها هم از طرف امریکا قطع شده، مهندسین و مستشاران نظامی امریکا هم که در ایران بودند انقلاب آنها را بیرون رانده، اینها اصلاً بلد نیستند از این هواپیماها استفاده کنند، بلد نیستند تعمیر کنند تا چه رسد به اورهال تا چه رسد به تعمیر اساسی، اینها نمیتوانند هواپیماهای مدرن را از روی زمین بلند کنند. امریکاییها در ایران در کنار این سلاحها بودند، بر فرض که بلد باشند قطعهاش کجاست، تعمیراتش کجاست ادامه قطعه کجاست گفتند از لحاظ ابزار نظامی تانک، توپخانه و ضد هواییشان هم به همین صورت است.
جنگ ما شروع شد، هشت سال ادامه پیدا کرد، هیچ کس یک دستگاه تانک به ما نداد، هیچ کشوری یک فروند هواپیما به ما نداد، هیچ کس هلی کوپتری به ما نداد. مظلومیت ایران را بگویم؟ توپ 23 که یک توپ برد سطح پایین ضد هوایی است و وسیلهای دفاعی است و از شوروی سابق تأمین میشد، طبق قرارداد میبایست قطعات این توپخانه را تأمین
میکردند، وقتی جنگ شد این قرارداد را زیر پا گذاشتند و گفتند ما قطعة توپ 23 نمیتوانیم به شما بدهیم، شما در حال جنگ هستید.
از این بالاتر بگویم؟ ما سیستم پدافند هوایی اورلی کن و اسکای گارد داشتیم که دو سیستم توپ ضد هوایی با رادار و بدون رادار بود که ساخت سوئیس و ایتالیا بود. قرارداد داشتیم برای اینکه اگر این توپ ایراد پیدا کرد، بفرستیم تعمیر کرده و به ما برگردانند. ما طبق قرارداد توپهای تعمیری را فرستادیم، رفت آنجا، گفتند ما نمیتوانیم تعمیر کنیم، شما در حال جنگ هستید، درست است که ما قرارداد داریم. گفتیم بسیار خب! نمیتوانید تعمیر کنید، همان توپ را به ما پس بدهید، گفتند نه ما دیگر نمیتوانیم به شما پس بدهیم، شما در حال جنگ هستید. می-خواستیم خودمان تعمیر کنیم، به ما برنگرداندند. آن شرقش و این غربش.
ملت ایران، جوانان ایران، با مظلومیت، تنهای تنها، با اتکال به خداوند، خودمان ساختیم. هیچ کس به ما هواپیما نداد، خودمان رفتیم بسازیم و در آخر جنگ بالاخره ساختیم. هیچ کس به ما تانک نداد، هیچ کس به ما موشک ضد زره نداد، هیچ کس به ما موشک ضد هوایی نداد، روی پای خودمان ایستادیم.
جنگ، جنگ ارادههاست. جوانان عزیز! ایرانیان بزرگوار! جنگ، جنگ سلاح نیست، جنگ اراده است. ما هر چه قدر سیستم ضد هوایی داشتیم، چون به عراق موشکهای ضد تشعشع رادار داده بودند، به محض اینکه رادار را روشن میکردیم میزدند. ما نمیتوانستیم از سیستم موشک ضد هوایی استفاده کنیم چون میبایست دو سیستم رادار – یکی رادار سرت و رادار تراکینگ – را روشن میکردیم تا میتوانستیم از این موشک علیه هواپیما استفاده کنیم. به محض اینکه اولین رادار را روشن میکردیم موشک ضد تشعشع وسط این رادار میخورد و رادار را از بین میبرد.
ما میبایست چه کار میکردیم؟ میگفتیم نمیشود کاری کرد! یا اینکه دست نیاز به سوی کشوری دراز میکردیم که اگر هم دراز میکردیم پاسخ آنها منفی بود. بیش از یک ماه هر روز و در برخی از روزها تا نیمه شب جلسه گذاشتیم، همه متخصصین داخلی را دعوت کردیم. گفتیم باید چه کار کنیم؟ باید راه را پیدا کنیم. باید کاری کنیم که این رادارها روشن بشود و جلوی موشک ضد تشعشع راداری را هم بگیریم. جنگ، جنگ
ارادههاست. ما موفق شدیم. ما این کار را انجام دادیم. مهندسین ما این کار را انجام دادند. افسران نیروی هوایی ما این کار را انجام دادند. متخصصین ما این کار را انجام دادند. لذا در عملیات والفجر 8 – عملیات فاو – همه این سیستمها را در میدان جنگ روشن کردیم. موشکهای ضد تشعشع راداری هم حریف ما نشد و ما در عملیات الفجر 8، هفتاد و سه فروند هواپیمای عراقی را سرنگون کردیم.
چطور در برابر اسرائیل تا دندان مسلحی که هر ارتش عربی که در برابر او مواجه شد، اسرائیل از لحاظ نظامی توانست آنها را شکست بدهد، اما گروه مؤمن مسلمان مخلص با سلاحهای سبک و بدون داشتن یک فروند هواپیما، بدون داشتن یک فروند هلی کوپتر، بدون داشتن یک دستگاه تانک توانستند در برابر اسرائیل ظالم، غاصب، کودک کش و جانی در جنگ 33 روزه بایستند و پیروز شوند؟ چه باعث شد؟ چطور حزب الله پیروز شد؟
چطور ابهت ظاهری اسرائیل که دستگاههای تبلیغاتی غرب درست کرده بودند، شکست؟ امریکاییها و اروپاییها و خیلیها به رژیم صهیونیستی اتکا کرده بودند. میگفتند که یک قدرت نظامی غیر قابل شکست است. مشت آهنین قدرتمند است. در هر کجا و هر موردی که بخواهیم، هر کشوری را که بخواهیم اشغال کنیم و هر رزمندهای را که بخواهیم به زانو در بیاوریم اسرائیل را داریم.
در جنگ 33 روزه این نبود که حزب الله پیروز شد، اراده دشمن دچار خلل شد. حزب الله در جنگ ارادهها پیروز شد. شما میدانید در جنگهای قبل که بین اسرائیل و کشورهای عربی روی داد، مثلاً در سال 1967 و 1973، من در جنگ سال 1967 خودم در آن ایام در نجف بودم. در آن زمان تلویزیون خیلی وجود نداشت، رادیو بود. همه هم رادیو نداشتند، در نجف داخل قهوهخانهها موقع اخبار جمع میشدند و اخبار کشورهای عربی را گوش میکردند، میگفتند نه، اخبار رادیو اسرائیل را بگیرید که اخبارش صحیح است. اینها دروغ میگویند. در جنگ 33 روزه چه شد؟ اسرائیلیها گفتند به تلویزیون و رادیو اسرائیل گوش نکنید، تلویزیون المنار را بگیرید. ببینید حزب الله چه میگوید. آن چیزی که المنار میگوید خبر درست است.
پیروزی حزب الله پیروزی نظامی نبود. بالاتر از آن، پیروزی فرهنگی بود. حزب الله در جنگ ارادهها پیروز شد. در جنگ ارادهها غزه پیروز شد. در جنگ ارادهها ملت عراق امروز در برابر تروریستها پیروز شدند. آن روز که تروریستها تا سامرا و پشت بغداد آمدند و موصل سقوط کرد، شما گمان میکنید که تروریستها از لحاظ سلاح بر ارتش عراق در موصل تفوقی داشتند؟ آن همه لشکر در موصل بود. آن همه انبار مهمات بود. هنوز هم داعش از همان انبار استفاده میکند. جنگ ارادهها بود. آنها را تحریک کرده بودند که میتوانید پیروز بشوید. فکر کرده بود که میتواند پیروز شود. مردم عراق را هم ترسانده بودند که شما نمیتوانید در برابر اینها بایستید. اینها سر میبرند، قطعه قطعه میکنند، اینها بی رحم هستند، اینها قصاب هستند، بروید کنار، فرار کنید.
امروز ملت عراق در جنگ ارادهها پیروز شده است، فلوجه را گرفته است، موصل را فتح خواهد کرد و شک نکنید کل عراق را پاکسازی خواهد کرد. چرا؟ چون در اراده پیروز شده است.
شما فکر نکنید که فلان کشور در منطقه ما چقدر سلاح و هواپیما میخرد. اگر انسان با سلاح پیروز میشود، یمن میبایست ماهها قبل درتصرف متجاوزین میبود. و تسخیر میشد. این همه هواپیما و ناوچه، این هم کمک خارجی؛ به اصطلاح خودشان ائتلاف دارند، اما ملت یمن چه چیزی دارد؟ ملت فقیر یمن چگونه ایستاده است. و چطور پیروز شده است؟ ملت یمن پیروز نهایی در این نبرد خواهد بود. جنگ، جنگ ارادههاست. ملتی که در اراده خود را در برابر دشمن پیروز میبیند؛ و ترجون من الله ما لایرجون .
شما یک قدرت بزرگ دارید، قدرت لایناهی، قدرت خداوند، نصرت خداوند، از چه کسی بترسیم؟ چرا بترسیم؟ کی بوده است که ان تنصر الله را گفتهایم و ینصرکم نیامده است؟ کی بوده است که ما به پیشگاه خداوند رفتهایم و در حالی که ضعیف بودهایم و لقد نصر کم الله ببدر و انتم اذله اگر ضعیف هم بودیم، اگر سلاح هم نداشتیم، خداوند ما را در نبردهای مختلف پیروز و موفق کرد.
البته این بدان معنا نیست که ما سلاح نسازیم. البته این بدان معنا نیست که ما موشک نسازیم. البته این بدان معنا نیست که ما تدبیر نظامی نکنیم. واعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل، چرا؟ ترهبون به عدوالله و عدوکم این همان جنگ اراده است. باید سلاح بسازیم. باید تمرین نظامی داشته باشیم، باید آموزش نظامی ببینیم؛ اما آخر آن برای شکست ارادة دشمن است و من در اینجا میگویم، از موشک بالاتر، از سلاح بالاتر، آنچه دشمن از ما خواهد ترسید ارادة ملت ایران است. ایستادگی ملت ایران است. ایمان ملت ایران است؛ آن است که نظیر ندارد.
اگر دشمن بفهمد 80 میلیون جمعیت ایران؛ آخرین آمار مرکز آمار ایران دیروز منتشر شد؛ جمعیت ایران هفتاد و نه میلیون و 900 هزار و اندی است؛ تقریباً 80 میلیون است، مردها و زن ها؛ البته در ایران مردها یک میلیون بیشتر از خانمها هستند. این جمعیت آمادة مؤمن از زن و مرد، فرقی نمیکند، وقتی مادر ارادهاش پیروز میشود، نه فرزند اولش، فرزند دومش و فرزند سومش را با افتخار به جبهه میفرستد.
خدا شاهد است بعضی وقتها که خدا توفیق میدهد به محضر خانوادههای عزیز شهدا که فخر و افتخار ما هستند، مشرف میشویم، جانبازان، آزادگان و همة ایثارگران که افتخار ما هستند، وقتی تعریف
میکنند، آدم متحیر میماند. این اراده را چه کسی به اینها داده؟ این ایمان از کجا آمده؟ سه فرزندش شهید شدهاند، یک فرزندش جانباز است، یک فرزند دیگرش آزاده بوده و برگشته، به من میگوید فلانی اگر 10 پسر دیگر هم میداشتم و جنگ ادامه پیدا میکرد با افتخار آنها را به میدان نبرد میفرستادم؛ این روحیه است که ما را پیروز میکند.
ما باید در اراده پیروز شویم. ما باید به خداوند حسن ظن داشته باشیم. ما باید به وعدة خداوند مطمئن باشیم. خداوند به ما وعده داده، مگر ما دفاع میکنیم؟ ان الله یدافع عن الذین آمنوا مدافع خداست. در آیة بعد میگوید خدا دفاع میکند: اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا؛ حالا که به شما ظلم کردهاند، شما را از خانهها آوارده کردهاند، بایستید، مقابله کنید. عجب! خدا بنا بود دفاع کند. ان بلد الله یدافع؛ بعد میگوید: اذن بلد للذین آمنوا؛ خداوند چقدر بر سر ما منت میگذارد. چقدر با عظمت است.
خدا میگوید کاری که کار من است، و من باید این کار را بکنم، این کار را به شما واگذار میکنم. شما کار خدایی بکنید. شما به یاری دین خدا بیایید؛ قال الحواریون نحن انصار الله؛ به یاری خدا به پا خیزیم. البته که خدا به ما نیاز ندارد، اما خدا خواسته عظمت ما را به رخ تاریخ و فرشتگان بکشد؛ که ببینید این مردم، این جوانان چطور راه خدایی را بر میگزینند و انتخاب میکنند. در جنگ ارادهها ما پیروز هستیم و خداوند ما را پیروز میسازد.
من در اینجا در محضر شما خانوادههای عزیز شهیدان، بزرگواران، از ایران، و کشورهای مختلف که میهمان عزیز ما هستند، که همة آنها را در کنار هم میبینیم، شهیدان راه حق در طول تاریخ در کنار هم هستند؛ از بدر تا احد تا احزاب تا کربلایش، تا جنگ و دفاع 8 سالهاش تا دفاع 33
روزهاش، تا دفاع 22 روزهاش تا غزهاش تا موصلش یا یمناش، همه جا آنها که در برابر ظالمان و ستمگران ایستادهاند و مسیر شهادت را انتخاب کردهاند، همة شهیدان را در کنار هم میبینیم، همه گواه حقاند، همه گواه تاریخاند، همه گواه پیروزی راه حق اند، همه گواه اند که ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم ، همه گواهاند، و اخری تحبونها نصر من الله و فتح قریب و بشر المؤمنین پس ما باید امروز آمادة این حرکت بزرگ برای تاریخ آینده خودمان باشیم.
شما بدانید هیچ سلاحی برتر از ایمان، انگیزه، مقاومت، اتحاد و یکپارچگی مردم نیست. باید موشک بسازیم و میسازیم، باید هواپیما بسازیم و میسازیم و این دولت در این سه سال و نیم در سلاحهای راهبردی بیش از 10 سال گذشته تجهیزات ساخته و انبار کرده و این دولت به این افتخار میکند؛ اما در عین حال این دولت هم میگوید آنچه ما را در برابر امریکا، در برابر اسرائیل، در برابر مزدورانشان و در برابر توطئه گران پیروز میکند سلاح تنها نیست؛ بالاتر از سلاح ایمان مردم است، اتحاد مردم است، صبر مردم است، مقاومت مردم است.
اگر دشمن در محاسبات خود به این نتیجه رسید که مردم ایران نه تنها از شهادت نمیترسند بلکه شهادت را فخر و افتخار خود میدانند؛ نه اینکه شهادت را پایان زندگی نمیدانند، شهادت را جاودانگی و ابدیت میبینند. شهادت ابدیت است، چیز دیگری نیست. یا ما 70 و 80 سال زندگی
میکنیم یا جاودانه میشویم و میلیونها و میلیاردها سال زندگی میکنیم، برای بیان این حقیقت عدد کافی نیست. اگر جاودانگی میخواهیم، شهادت. شهادت ما را جاودانه میکند. شهیدان جاودانه تاریخاند. ما یکی را باید انتخاب کنیم؛ یا زندگی 70-80 ساله؛ یا زندگی ابدی. زندگی ابدی با شهادت تأمین میشود.
اگر یک ملت یک چنین ایمانی داشته باشد، نه یک نفر، یک ملت شهادت را فخر بداند، شهادت را جاودانگی بداند و خانواده همواره به شهیدش افتخار کند، که امروز بحمدالله در ایران، لبنان، عراق، پاکستان، افغانستان، در یمن و در همه جای دنیای اسلام، آنها که در مسیر حق ایستادگی کردهاند و راه شهادت را برگزیدهاند، شهادت را فخر و افتخار و جاودانگی میدانند، اگر این ایمان ایجاد شد ما شکست ناپذیر می-شویم؛ ملت شکست ناپذیر، ایران شکست ناپذیر؛ هیچ سلاحی در برابر توان ایمان و اتحاد مردم موفق نخواهد بود. آن ایمان مردم است که ما را در برابر همه دشمنان پیروز میکند.
22 اسفند روز شهید، روز افتخار به شهادت است، اما هر روز سال روز شهید است، هر روز ما روز احترام به خانوادة شهداست. این دولت افتخارش آن است که مشکلات خانوادههای ایثارگران را کم کند و در این راه تلاش مضاعف انجام داده، در عین حال اعتراف میکند که هرکاری کرده بسیار و بسیار ناچیز بوده، در حد توان خود اقداماتی را انجام داده است. کار بزرگ شهیدان قابل جبران نیست، نه این دولت بلکه هیچ دولتی نمیتواند جبران کند. جبران آن با خداوند بزرگ است. آن تجارتی که لن تبوراست، آن تجارتی که در آن پیروزی قطعی است، آن تجارتی که پاداش آن بهشت جاودان خداست و مساکن ترضونها. این مال خداست و پاداش شهیدان و خانواده شهیدان و همة ایثارگران و جانبازان رحمت و رضوان خداوند است و آنچه ما وظیفه داریم تواضع در برابر کار بزرگ ایثارگران و خدمت به خانوادههای عزیز و بزرگوار آنهاست.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته