توفیقات دولت مرهون سرمایة اجتماعی و اعتماد مردم/وضعیت کشور در آستانة آغاز به کار دولت/کاهش تورم/رشد سه درصدی اقتصاد کشور/عدم اتکای کشور به اقتصاد نفتی/رشد صادرات غیرنفتی/دستیابی به همة موفقیتها در شرایط تحریم/دلایل موفقیت در مذاکرات هستهای/دلیل اقتصادی/اتحاد و انسجام داخلی/مخالفان توافق امریکا/انسجام داخلی علیرغم برخی مخالفتها/افکار عمومی مردم بزرگترین راهنمای دولت/افکار عمومی معیار و میزانی درست/موافقت بیش از 80 درصد مردم با توافق/نقش مؤثر ایران در ثبات و امنیت منطقه/نقش تأثیرگذار ایران در مبارزه با ترور و تروریسم/اقدامات دولت در مسئلة سلامت و محیطزیست/عبور از بسیاری از مراحل مذاکره/فراز و نشیبها و دشواریها و پیچیدگیهای مذاکره/بحث در مورد زمانِ اجرای توافق/برگشتِ تحریم، بیمعنا و مفهوم/اقبال شرکتهای اروپایی به قرارداد با ایران/استعدادها و ظرفیتهای فراوان ایران/جمعیت تحصیل کردة بالا/مقام پنجم از جهت تعداد مهندسین/ایران قطب انرژی منطقه/صدور ثبات و امنیت به کشورهای همجوار/ارتباطات ریلی ایران و دیگر کشورها/توسعه بنادر جنوبی/عقد قرارداد با چینیها درخصوص راهآهن/حذف بوروکراسیها و مقررات زدایی/تدوین مقرراتی مناسب برای بهبود فضای کسب و کار/انحصار رقابت و لزوم حذف انحصارها/حمایت از بخش خصوصی/استقبال از ورود سرمایه و تکنولوژی/واگذاری طرحهای عمرانی نیمه تمام به بخش خصوصی/فضای بسیار مطلوب در عرصههای نفت و گاز و پتروشیمی و حمل و نقل/دولت الکترونیک/حل مشکل اشتغال مستلزم رشد اقتصادی/حل مشکل اشتغال مستلزم رشد اقتصادی هفت درصد و رشد اقتصادی هفت درصد مستلزم سرمایهگذاری خارجی/نیاز کشور به سرمایة خارجی/لحاظ بازارهای جدید به عنوان بازار هدف در منطقه و جهان/دستیابی به شرایط مطلوب برای فعالیت اقتصادی، یکی از اهداف مذاکرات/تعریف برد- برد از مذاکرات هستهای/مخالفانِ توافق/مشابهت مذاکرات 1+5 با طرح جهان عاری از خشونت و افراطیگری/تبدیل مسئله برجام به یک موضوع حزبی، اشتباهی تاریخی/استقبال ایران از سرمایهگذاران سراسر جهان/تعداد ناچیز دستگیرشدگان نسبت به تعداد آمد و شد کنندگان به ایران/حل نشدن یک روزه مسائل و مشکلات ایران/بهبود اوضاع دانشگاه و جامعه و .../نمونهای از رفتار غلط پلیس امریکا با شهروندان ایرانی/شعار «مرگ بر امریکا» ساخته و پرداخته روشنفکران/شعارهای سال 41 و 42 «صحیح است»/« صلوات»/سرمایهگذاری شرکتهای امریکایی در ایران با وجود شعار مرگ بر امریکا /تبلیغات جمهوری خواهان امریکا در مورد شعار «مرگ بر امریکا» در آستانة اجرای برجام /شعارهای سالهای57- 56/ ریشة تکبیر در ایران/مقصود از شعار «مرگ بر امریکا» مخالفت با سیاستهای دولت امریکا /تغییر فضاها و شرایط بین دو کشور، تدریجی و زمان بر/ارائه اطلاعات مربوط به پروازهای ایران به عراق /اعطای مدال به فرمانده ناو به جای عذرخواهی از ملت ایران /دلایل بیربط امریکا برای حمله به هواپیمای مسافربری ایران /حمله امریکا به هواپیمای مسافربری ایران در خلیج فارس/اقدامات خزانهداری امریکا در دوران تحریم، ضد حقوق بشر/امریکاییها آغازگر قطع رابطه و تحریم/ممانعت امریکا از همکاری دیگر کشورها با ایران/احترام مردم ایران به مردم امریکا/عذرخواهی به خاطر تبعید امام از ایران به ترکیه و از ترکیه به عراق /عذرخواهی به دلیل کودتای زمان مصدق /عذرخواهی امریکا از ایران به دلیل حمایت از صدام/عذرخواهی دولت امریکا از مردم ایران به خاطر ایرباس/لزوم تغییر تصویر ایران در امریکا /توقف، شدت یا ضعف شعارها مربوط به ذهنیت و افکار عمومی /مانع سرمایهگذاری و تجارت نبود شعار مرگ بر امریکا/فعالیت زنان در بخش ساختمانی و آرشیتکت /فضای مناسب ایران برای اشتغال زنان/مقررات مربوط به زنان /افزایش تعداد دانشجویان دختر در دانشگاهها/تأکید دولت بر ایجاد فرصتهای برابر و عادلانه برای زنان/مشکلات زیستمحیطی خلیجفارس/گرفتن بازار نفت از برخی کشورها/برنامه ششم/دفاع تاریخی ایرانیان از یهودیان /جایگاه کلیمیها در ایران/برخورداری کلیمی ها از حقوق شهروندی
بسم الله الرحمن الرحیم
از فرصت دیدار با مدیران و فعالان اقتصادی در ایالات متحده امریکا بسیار خوشحالم. دیروز هم جلسهای با مدیران اقتصادی امریکایی در این کشور داشتیم، منتها امروز جلسه ما رنگ و بوی دیگری دارد. به هر حال شما ایرانی هستید، کشور به شما تعلق دارد. سربلندی کشور ایران سربلندی همه ماست و رفاه ملت ایران هم هدف و خواست همه ماست.
در ایران مشکلات اقتصادی فراوانی داشتیم و برخی را هنوز داریم، اما فرصتهای بسیار خوبی هم در ایران برای تحرک در زمینه مسائل اقتصادی وجود دارد. شاید 80-90 درصد توفیقاتی که دولت در دو سال گذشته به دست آورده مربوط به سرمایه اجتماعی و اعتماد مردم به دولت میشود. این اعتماد است که تا کنون در زمینه مسائل اقتصادی و سایر مسائل فضای جدیدی را برای ما به وجود آورده است.
وقتی در دولت کار را آغاز کردیم، تورم بالای40 درصد بود و خیلی سخت بود که بتوانیم تورم را مهار کنیم. شرایط اقتصادی ما از لحاظ رشد اقتصادی منهای 8/6 بود، بنابراین در شرایطی کار دولت را شروع کردیم که هم رکود شدید و هم تورم بالا بود. شاید بیش از یکی دو ماه با تیم اقتصادی بحث میکردیم که از کجا شروع کنیم؛ از تورم یا از رکود. چون نظرات در جلسات اقتصادی واحد نبود. در نهایت تصمیم ما بر این شد که چون تورم بسیار بالاست ـ تورم دوازده ماهه حدود 41 درصد و نقطه به نقطه 45 درصد بود ـ ناچاراً از تورم کار را آغاز کردیم. چون از شش ماهه 1392 شروع کردیم به مردم اعلام کردیم که تورم را تا پایان سال به 35 درصد خواهیم رساند و بر این مبنا برنامه ریزی کردیم و خوشبختانه تا پایان سال تورم به 34 درصد رسید و این به معنی درست بودن برنامه ما بود و در وعدهای که به مردم دادیم موفق بودهایم.
همان موقع در پایان سال یعنی تحویل سال نو که برای مردم صحبت کردم به مردم قول دادم که در سال آینده تورم را از 7/34 درصد به 25 درصد خواهیم رساند و در این زمینه نیز تلاش کردیم و آن چنان که پایان سال 1393 و آغاز 1394 قول داده بودیم تورم را از 34 درصد به 25 برسانیم، این تورم را به حدود پانزده درصد رساندیم.
بسیار مهم بود که ما در طول یک سال و نیم تورم را از بالای 49 درصد به 15 رصد رساندیم. در سال 1393 که معلوم بود تورم را ماهانه کاهش میدهیم، بحث رکود در کشور خیلی مطرح بود و بعضی از اقتصاددانهای ما معترض بودند و میگفتند: در شرایطی که دولت به مسئله تورم پرداخته به مسئله رکود توجه لازم را نمیکند. من در ماههای اولیه اعلام کردم که امسال (یعنی سال 1393) به رشد اقتصادی خواهیم رسید و در سخنرانیهای بعدی هم وعده رشد سه درصدی دادم. در مجموع، آمار و ارقام سال جدید که رشد 1393 را به ما نشان میدهد، رشد کشور در سال گذشته مثبت سه بود. بنابراین هم در زمینه تورم و هم در زمینه رکود توانستیم قدمهای اولیه را برداریم. البته برای رسیدن به شرایط مناسب یعنی رونق اقتصادی، تورم یک رقمی و رشد هفت الی هشت درصدی هنوز فاصله داریم و در این زمینه لازم بود که برنامهریزی نماییم.
مسئله دیگری که از آغاز دنبال کردیم عدم اتکای کشور به محصول واحد یا اقتصاد تک محصولی و نفت بود. برنامه این بود که به جای اتکا به نفت، اتکا به آن را کاهش دهیم و بتوانیم به صادرات غیرنفتی متکی شویم. رشد ما در صادرات غیرنفتی در سال گذشته نسبت به سال قبل 19 درصد بود و صادرات غیرنفتی ما برای اولین بار به مرز 50 میلیارد دلار رسید و واردات هم تقریباً همین حدود 51 میلیارد دلار بوده است. بنابراین توانستیم تعادلی بین صادرات و واردات غیرنفتی ایجاد کنیم - کاری به درآمد نفت ندارم، اینها بحث واردات و صادرات غیرنفتی است.
خیلی مهم است که بتوانیم خودمان را از اتکای به صادرات نفت خام کنار بکشیم و فاصلهای داشته باشیم. شاید یکی از دلایل این مسئله به غیر از مسائل اقتصادی مسائل سیاسی هم بود، به دلیل اینکه همه این موفقیتها را ما در دوران تحریم به دست آورده ایم و هنوز تحریم رفع نشده و احتمالاً در یکی دو ماه دیگر هم تحریم وجود دارد و بعد برداشته میشود. بنابراین همه این موفقیتها را در دوران تحریم به دست آوردهایم.
چون صادرات نفت کشور را تحریم کرده بودند میخواستیم اتکای ما به صادرات غیرنفتی باشد. هم مبنای سیاسی و هم مبنای اقتصادی داشت و این کار ما به تیم مذاکراتی ما علامت مهمی میداد؛ یعنی علت اینکه در این مذاکرات توانستیم موفق شویم دلایل مختلفی داشت؛ یکی از دلایل آن اقتصادی بود و ما علامت لازم را به دنیا دادیم که قادریم در شرایط تحریم به اقتصاد کشورمان سامان دهیم و روی پای خودمان بایستیم. این خیلی موثر بود برای اینکه آنها بفهمند با فشار تحریم نمیتوانند از ما در فضای مذاکراتی امتیاز بگیرند. البته مسائل دیگر هم مطرح بود. فضای داخلی و اتحاد و انسجام داخلی ما بسیار مهم بود که علامت لازم را به مذاکره کنندهها بدهد. ما در داخل اختلافاتی داریم. در همین مسئله توافق هستهای و برجام هم اختلافاتی وجود دارد. در امریکا هم خیلی شدیدتر با لحنهای خیلی تند؛ در ایران هم لحن تند داریم ولی وقتی لحن تند بعضی از سناتورها و [نمایندگان] کنگره را دیدم به داخل خیلی امیدوار شدیم، دیدیم تندهای ما نسبت به تندهای امریکا ملایم و معتدل هستند و اینها حرفهای عجیب و غریبی میزدند، حالا یا در سخنرانیها شوخی میکردند یا بحث سیاسی بود، از واقعیت ایران بسیار بسیار فاصله دارند. یعنی مسائل ایران و منطقه را نمیدانند. بگذریم از اینکه بعضیها حتی نمیدانستند تهران، ایران و عراق کجاست. حال مقداری از اینها میتواند طبیعی و مقداری هم غیرطبیعی باشد.
در ایران مخالف داشتیم و الان هم مخالف داریم. اما در عین حال انسجام داخلی را توانستهایم حفظ کنیم و اگر هم کسی مخالف بود در چارچوب قانون و مقررات مخالفت میکرد و در مجلس، تریبون عمومی، صدا و سیما و.... حرف میزد، ولی انسجام داخلی وجود داشت و با نظرسنجیهایی که مرتب دنبال میکردیم. رقم قابل توجهی مسیر دولت را تأیید میکردند و این برای ما بسیار مهم بود.
من فکر میکنم بزرگترین راهنمای دولت افکار عمومی مردم است و افکار عمومی قاضی بسیار خوبی است و نمیشود به این قاضی رشوه داد یا او را تهدید کرد؛ قاضی عادلی است و قضاوتی صحیح و دقیق دارد. افکار عمومی میزان و معیار خوبی است. همواره با نظر سنجیهایی که میکردیم و با حضوری که میان مردم داشتم، مخصوصاً در سفرهایی که به شهرستان و استانهای مختلف در میان اجتماع و جامعه میرفتم، بغل دست و گوش من همه گونه شعار مخالف و موافق میدادند و تابلوی مخالف و موافق دستشان بود و کاملاً نشان داده میشد که افکار عمومی چه میخواهد و دنبال چیست؟
در زمینه برجام و توافق هستهای تقریباًٌ در تمام نظرسنجیها، که برخی از آنها را گروه مخالف انجام دادند، بالای 80 درصد موافق این حرکت بودند و برخی از نظرسنجیها به نزدیک 90 درصد هم میرسید. مخالف خیلی کم بود، البته با نظرسنجیهایی که در امریکا هست مقداری متفاوت است. به هر حال آنجا مردم این مسیر را درست میدانستند و ما این مسیر را ادامه دادیم.
نکته بعد نقش ما در منطقه بود. ما در منطقه نقش بسیار مهمی ایفا کردیم. هیچ کس امروز در دنیا نسبت به نقش مهم ایران علیه تروریسم در منطقه تردید ندارد. ما این همه در سازمان ملل و غیر سازمان ملل، مجامع مختلف و سیاستمداران مختلف را میبینیم، هیچ کس در این نقش تردید ندارد که اگر ایران، قدرت و حمایت ایران نبود امروز در بغداد مرکزیت این دولت نبود و داعش در بغداد بود و در کل منطقه ما با شرایط بسیار خطرناکی مواجه میشدیم. نقش ایران در منطقه به عنوان یک دولت ضد ترور و تروریسم بسیار مهم بوده که البته نقشهای دیگر هم تأثیر داشت ولی تأثیرش کمتر بود.
دولت در زمینه رفاه اجتماعی و مسائل مربوط به سلامت و محیط زیست، اقدامات بسیار خوبی انجام داده است. همه اینها نشان میدهد که دولت در شرایط تحریم با برنامه منسجمی که داشته، موفق بوده است. اینها دست به دست هم داد.
ما تیم مذاکره کننده بسیار قویای داشتیم. منطق ما منطق بسیار قویای بود و بحمدالله به نقطه بسیار مناسبتر از گذشته رسیدیم. دو سال پیش که به نیویورک آمدم بحثهای زیادی بود که اصلاً مذاکرات هستهای انجام میشود یا خیر؟ به نتیجه میرسیم؟ همانطور که بحث میکردیم خیلیها با تردید مواجه بودند و اولین جلسه وزرای خارجه 1+5 با ایران در همین نیویورک در سال 1392 در کنار اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل برگزار شد. خود آن از لحاظ سمبلیک امید بخش بود و بعد هم کار شروع شد و جلو رفت. من راجع به مذاکرات نمیخواهم صحبت کنم. فراز و نشیب فراوانی داشتیم تا سال گذشته که دیگر به توافق موقت رسیده بودیم و در حال اجرا بودیم و بحث توافق نهایی و دائمی بود که باز هم تردیدهای فراوانی داشت. ما در مذاکرات خیلی جاها تا جایی که مذاکرات میخواست قطع شود، جلو رفتیم. قاعدتاً در زمانی تاریخ مذاکرات نوشته میشود و مردم میبینند که با چه سختیهایی توانستیم مذاکرات را پیش ببریم.
امروز که اینجا نشستهایم از این مراحل عبور کردهایم؛ یعنی از آن مرحلهای که میتوانیم با ایران مذاکره کنیم یا نه، عبور کردهایم. از اینکه با ایران میشود توافق کرد، عبور کردهایم. از اینکه در مسئله هستهای میتوانیم به توافق دائمی برسیم، عبور کردهایم. از اینکه آیا میشود قطعنامههای سازمان ملل را لغو کرد، عبور کردهایم؛ یعنی همه اینها مشکلات و مسائل مهمی است که با تردیدهای فراوانی همراه بود که ما بتوانیم بر آن فائق شویم و امروز از اینها عبور کردهایم.
امروز بحث این است که چه موقع این توافق عملیاتی میشود؟ یک ماه، دو ماه کمتر یا بیشتر توافق را انشاءالله به حول و قوه الهی اجرا و عملیاتی میکنیم و این توافق از دیدگاه من ادامه پیدا میکند. این بحثهای برگشت تحریم همه شعار است و هیچ کس نمیتواند تحریم را برگرداند. ما در ایران طوری حرکت کردهایم و به گونهای مسیر را ادامه خواهیم داد که در مخیله کسی نیاید که تحریم مجدد میتواند در اراده مردم ایران تأثیر بگذارد و این بسیار مهم است که این مسیر را ادامه دهیم.
شرکتهای اروپایی که به ایران میآیند، دو سه ماه پیش که با ما مذاکره میکردند، میگفتند بحث کنیم و بعد امضا میکنیم. الان شرکتهای مهمی هستند که میگویند همین حالا قرارداد را قبل از اینکه اجرایی شود با شما امضا میکنیم؛ یعنی مسئله کاملاً روشن است که تحریم رفع خواهد شد و قطعاً این توافق اجرایی خواهد شد. هم دیدگاه من این است که این مسیر درست پیش میرود و هم اینکه شامه اقتصادیها گاهی از سیاسیها قویتر است. اینکه یک شرکت بزرگ و بسیار مهم اروپایی میآید و در همین حالت قرارداد امضا میکند و میگوید من امضا میکنم، فقط شما اعلام نکنید، بماند بعد از اینکه تحریم رفع شد، خیلی مهم است و معنی آن این است که مسیر ما برای توسعه کاملاً باز است.
کشور ما استعدادها و ظرفیتهای بسیار خوبی دارد. ایران 80 میلیون نفر جمعیت دارد و در همین کشورهای اطراف نیز، ایران میتواند مرکز باشد. 300 میلیون جمعیت اطراف ما هستند و اگر در این مرکزیت بتوانیم حرکت درستی انجام دهیم بر کل منطقه و حتی بر امنیت آن تأثیرگذار است.
در این مسیر، شرایط مناسبی در ایران داریم، از جمله جمعیت تحصیلکرده بالایی داریم، مثلاً درمورد تعداد مهندسین طبق آمار اگر از چین، هند، امریکا و روس بگذریم، ما کشور پنجم از لحاظ تعداد مهندسین فارغ التحصیل هستیم. عدد مهندسین فارغالتحصیل در ایران بسیار بالاست و ما در رده پنجم دنیا هستیم. استعدادهای بسیار درخشانی وجود دارد. خود شما که در اینجا فعال و موفق بودهاید، نمونه استعداد ایرانی هستید و در ایران نیز نمونههای بسیار زیادی از فارغالتحصیلان دانشگاه داریم که انصافاً میتوانند در هر زمینهای فعالیت کنند و بدرخشند. بنابراین تعداد جوانهای تحصیلکرده، اینکه ما یک قطب انرژی در منطقه هستیم و اینکه ایران مرکز و کشور باثبات در منطقه است و بلکه ثبات و امنیت را به کشورهای همجوارمان صادر میکنیم، این مسئله درمنطقه بسیار مهم است.
ارتباطاتی که الان با کشورهای همسایه مان برقرار کردهایم نیز مهم است؛ راهآهن ایران امسال به عراق وصل خواهد شد و به ترکیه هم وصل است. راهآهن ما به ترکمنستان به دو طریق هم از طریق سرخس و هم گرگان و اینچه برون وصل است و به قزاقستان وصل شده و از طریق قزاقستان به چین وصل شده است. راهآهن ایران به جنوب و آبهای جنوب متصل است و از چابهار به سمت زاهدان در حال اجراست که به این طریق هم وصل میشود.
بنادر جنوبی ما در حال توسعه است و سرمایهگذاری بسیار خوبی در جنوب در حال انجام است و هندیها هم برای سرمایهگذاری اعلام آمادگی کردهاند، در مذاکراتی که با نخستوزیر هند داشتیم اعلام کردهاند، حتی برای توسعه بنادر چابهار به قرارداد هم رسیدهایم. در راهآهن با چینیها مشغول عقد قراردادهای مهمی هستیم. تقریباً با همه کشورهای اروپایی در حال مذاکره هستیم که شما مطلع هستید و هر هفته صد تا دویست کمپانی از اروپا با وزرا به ایران میآیند و مذاکره و بحث میکنیم که ایرانیها در اولویت اول قرار دارند. البته ممکن است شما در امریکا مسائل و مشکلاتی برای فعالیت اقتصادی داشته باشید که بحث دیگری است، ولی برای ما ایرانی نسبت به کشورهای دیگر اولویت دارد که کارآفرین ایرانی، مدیر اقتصادی و سرمایه دار ایرانی بیاید در کشور خودش سرمایهگذاری و فعالیت کند.
ما مداوم از لحاظ حقوقی و مقرراتی در حال تحصیل و تصحیح مقررات هستیم. بوروکراسیهای بیهوده زیاد داریم و خیلی از مقررات را به یک معنا مقررات زدایی میکنیم و مقررات اضافه را کم میکنیم؛ هم در دولت بحث میکنیم و هم لوایحی داریم. ما برای خروج از رکود لایحهای به مجلس دادهایم و برخی از موارد را هم نمایندگان مجلس اضافه کردند، الان خود آن قانون تحولی در بخش اقتصادی ماست.
دولت در زمینه بهبود فضای کسب و کار مقررات بسیار خوبی را تدوین کرده و در حال اجرای آن است. جایگاه ما در زمینه بهبود فضای کسب و کار تغییر مهمی کرده و در یک سال گذشته از 152 به 130 رسیدهایم. فکر میکنم در ماههای آینده در آمار جدید احتمالاً با کارهایی که شده خیلی پایینتر بیاییم و به زودی طی امسال و سال آینده از رتبه 130 به 100 خواهیم رسید و با روندی که در حال حرکت کردن هستیم، فضای کسب و کار مداوم در حال بهبود یافتن است.
البته ما مشکل انحصار رقابت داریم. قانون ضد انحصار را اجرا و پیاده میکنیم و میدانیم جایی که رقابت نباشد کیفیت نیست؛ میدانیم جایی که رقابت نباشد به معنای نوعی فساد است؛ میدانیم باید انحصارها را برداریم و میدانیم باید بخش خصوصی را تقویت کنیم.
امروز در دولت برای ما کاملاً روشن است و هیچ اختلافی نداریم درمورد اینکه در بخشهای اقتصادی، بخش خصوصی حتماً موفقتر از بخش دولتی و بخشهای عمومی غیردولتی است و میدانیم که باید از بخش خصوصی از لحاظ مقررات و حضور آنها در ایران حمایت کنیم.
من به همه کشورهایی که رفتهام تقریباً یک تیم اقتصادی 100-200 نفره از بخش خصوصی همراه من آمدهاند و با بخش خصوصی آن کشورها جلسات مشترک گذاشتهایم و بحث کردهایم و میدانیم که باید بخش خصوصی را حمایت کنیم و هنوز بخش خصوصی ما از جهات مختلف نیاز به حمایت دارد تا بتواند نقش خود را به خوبی ایفا کند.
ما در شرایط فعلی نیازمند به بخشی هستیم که در ایران سرمایهگذاری و کارآفرینی کند و تکنولوژی جدید وارد کشور نماید. این موضوع را به صراحت به کمپانیها و مسئولین اروپایی گفتهایم که آن شرایط قدیم که بخواهید تجارت کنید و جنسی را به ایران صادر کنید و ایران وارد کننده باشد و کالای شما را مصرف کند، اینگونه نخواهد بود. ما دیگر در این شرایط نیستیم و آنها هم قبول کردهاند و میگفتند ما درک میکنیم که شرایط تغییر کرده است. گفتیم: شما میتوانید بیایید در موضوعاتی که ما میدانیم سرمایهگذاری خودتان را مستقر کنید و میتوانید با سرمایهگذاری بخش خصوصی ما شریک شوید و با هم کار کنید، و اگر جایی خواستید با دولت شریک شوید بیایید سهم در اختیار بگیرید، در بازار سرمایه حضور پیدا کنید و سهام بخرید. حتی بخشهای عمرانیای که دولت اجرا میکند، برای اینکه توان لازم برای اجرای همه طرحها عمرانی را ندارد، الان بخشی از طرحهای عمرانی نیمه تمام را با قیمت ارزان داریم به بخش خصوصی واگذار میکنیم که آنها بتوانند آن را اجرا کنند.
ما در بخشهای مختلف انرژی، نفت، گاز، پتروشیمی، صنایع مادر و حمل و نقل فضای بسیار خوبی داریم. البته در بسیاری از موارد راهآهنهای ما باید دو خطه و برقی شود و باید به سمت تکنولوژی راهآهن سریعالسیر برویم. الان بین تهران اصفهان راهآهن بالای 300 کیلومتر را اجرا میکنیم و در این زمینه برای ما تکنولوژی نویی است و قدم جدیدی را برمیداریم.
ما دولت را الکترونیک میکنیم و در این زمینه حرکت خوبی را در ایران آغاز کردهایم. شبکه ملی اطلاعات بصیر را طراحی کردهایم و با شرکتهای بسیار بزرگ در دنیا در این زمینه در حال مذاکره هستیم.
ایران برای سرمایهگذاری و ورود تکنولوژی شرایط کشورهایی را دارد که اقتصاد نوظهور داشتهاند و وارد بازار شدهاند. حتما ً ایران با کمک همه ایرانیان، موفق خواهد بود. اگر دولت در این فکر باشد که دولت به تنهایی میخواهد موفق شود، ناموفق خواهد بود. اما اگر دولت به این فکر باشد که بخش خصوصی وارد شود و حمایت کند و سرمایه به داخل بیاید، موفق میشود.
اگر بخواهیم اشتغال را حل کنیم نیاز به رشد اقتصادی داریم. در اشتغال به یک معنا صفر هستیم، درست است که سال گذشته 700 هزار شغل درست کردیم ولی باز هم صفر هستیم برای اینکه هشتصد هزار نفر وارد بازار کار میشوند و ما برای هفتصد هزار نفر شغل درست میکنیم و آنچه از قدیم مانده نیز صد هزار نفر اضافه میشوند.
بنابراین ما نمیتوانیم اینگونه حریف مسئله اشتغال شویم. چون رشد اقتصادی سه درصد نمیتواند مسنله اشتغال ما را حل کند، بلکه نیاز به رشد اقتصادی هفت الی هشت درصد داریم که بتوانیم کاری انجام دهیم. برای اینکه رشد اقتصادی هفت الی هشت درصدی داشته باشیم، سالانه به 150 میلیارد سرمایهگذاری نیاز داریم. امکانات داخلی ایران چه در بخش خصوصی و چه دولتی و چه شبه دولتی اگر دست به دست هم بدهند نمیتوانند این رقم را تأمین کنند، پس نیاز به سرمایه خارجی داریم که وارد شود و ما به آن رشد برسیم، اشتغال را حل کنیم و توسعه و رونق ایجاد کنیم.
الان در بخش انرژی 200 میلیارد دلار پروژه تعریف کردهایم. الان کمپانیهایی که میآیند برای 200 میلیارد سرمایهگذاری در بخش انرژی با آنها مذاکره میشود. 70 میلیارد دلار نیز در بخش پتروشیمی پروژه تعریف کردهایم. پس ما نیاز به سرمایه خارجی داریم. در بسیاری از بخشها نیاز به تکنولوژی نو داریم. تکنولوژی ما در بعضی از بخشها قدرت رقابت با دنیا را ندارد، پس اقتصاد ما نمیتواند به صادرات خود در آن بخشها ادامه دهد. الان خودروی ما صادر میشود ولی در بازار جهانی قدرت رقابت نداریم، باید تکنولوژی خودمان را تصحیح کنیم. در تکنولوژیهای پیشرفته حرکتهای بسیار خوبی در ایران آغاز شده است. در بعضی موارد متوسط هستیم ولی در مجموع به ورود تکنولوژی نو نیاز داریم.
باید بازارهای جدید را به عنوان بازار هدف در منطقه و دنیا مدنظر قرار دهیم؛ یعنی باید بخشی از آن پایه بازار صادراتی برای صادرات ایران شود. این کار را باید انجام دهیم و بخشی از محصول ما وارد شود و بر همین مبنا هم با آنها مذاکره میکنیم که یک کمپانی بیاید سرمایهگذاری کند. ما میگوییم بخشی از بازار 80 میلیونی خود را به شما میدهیم به شرط اینکه شما هم بازار بزرگی در بیرون در اختیار ما بگذارید و بازاری هم در منطقه ما وجود دارد که در اختیار ماست و آنها میتوانند استفاده کنند؛ یعنی بازار بعضی از کشورهای منطقه در اختیار ماست و محصولات مشترک ما میتواند محصولات صادرات گرا باشد و بتواند برای کشور ما تحول ایجاد کند.
در مجموع امروز ایران بعد از توافق هستهای در شرایط مناسب برای تحرک مناسب اقتصادی قرار دارد. اساساً یکی از اهداف بسیار مهم ما در مذاکرات هستهای دستیابی به شرایطی بود که بتوانیم در زمینه اقتصادی فعال شویم. شما در توافق برجام میبینید که در بخش اقتصادی هم برای رفع تحریم و هم برای فضای نو بهطور مفصل بحث شده است.
به هر حال برای شرکتهای امریکایی که بخشهایی از آنها در اروپا فعال است تسهیلاتی فراهم شده و هم برای صادرات برخی از کالاها به امریکا در توافق برجام هم تسهیلاتی فراهم شده است.
یکی از اهداف مهم ما از اول همین بود؛ البته اهداف دیگری هم داشتهایم و در برجام هم روشن است که چه اهدافی داشتهایم. در این مذاکرات بسیار مهم با مدلی به نقطهای رسیدیم و آن تعریف بردـ برد از این مذاکرات بود و از اول این را تعریف کردهایم که چگونه 1+5 و ایران هر دو موفق باشند. اگر هر تعریف دیگری از این مذاکرات میشد، برای اینکه آنها موفق شوند و ما شکست بخوریم امکانپذیر نبود؛ اینکه ما پیروز شویم و آنها شکست خورده باشند هم امکانپذیر نبود. ما باید از بردـ برد تعریفی میکردیم و این تعریف را درست انجام دادیم. الان در بعضی از جاها ما موفقیتهای خودمان را و آنها هم موفقیتهای خودشان را میشمارند. حال ممکن است که آنها اغراق و مبالغه کنند، ولی این توافق یک توافق بردـ برد است.
ضمن اینکه جز یک رژیم در دنیا هیچکس با این توافق مخالف نبود. یکی دو کشور بینابین مخالفت میکردند که آنها هم نظرشان عوض شد، مثل عربستان سعودی که قبلاً لحن دیگری داشتند، اما لحن شان را تصحیح کردند و گفتند ما با این توافق مخالف نیستیم.
این خیلی مهم است، شما در تاریخ دنیا سراغ دارید که یک اختلاف مهم جهانی یا مسئله مهمی باشد، بعد بنشینند و با هم مذاکره کنند؟ پنج کشور دارای حق وتو در سازمان ملل طرف مذاکره باشند و در نهایت به توافقی برسیم که همه دنیا موافق آن باشند یا به بیان دیگر به شکلی بود که کسی نتوانست مخالفت کند. این مثل پیشنهاد ما در سازمان ملل برای Wave (جهان عاری از خشونت و افراطگری) بود. این قطعنامه در مجمع عمومی سازمان ملل طوری تدوین شد که عدهای مخالف بودند و در مخالفت هم صحبت کردند، مثل امریکا و اسرائیل. اما طوری شد که موقع رأیگیری هیچ کس نتوانست مخالفت کند و این قطعنامه با اجماع تصویب شد و شرایطی درست شد که کسی نتوانست با آن مخالفت کند.
الان در برجام شرایطی است که هرکس در دنیا با آن مخالفت کند منزوی میشود. به نظر من همین که در امریکا این موضوع را به یک موضوع حزبی تبدیل کردند، یکی از اشتباهات تاریخی بود. چون این موضوع بینالمللی است و برای امریکا هم یک موضوع ملی است ولی آن را به موضوعی حزبی تبدیل کردند که یکی از خطاهای بزرگ امریکا بوده است و بعدها در تاریخ توضیح داده میشود و تفسیر میشود که چه اشتباه بزرگی شده است.
در مجموع، ما در شرایطی هستیم که از همه سرمایهداران و مدیران اقتصادی به ویژه ایرانیان در سراسر دنیا دعوت میکنیم که در ایران حضور پیدا کنند. ایران کشور خودشان است و توسعه ایران، توسعه وطن آنهاست و اشتغال ایرانیان در ایران، اشتغال فرزندان خودشان است. بنابراین، ما برای خوشامدگویی به هرکسی که میخواهد به ایران بیاید و فعالیت کند، آمادگی داریم. امیدواریم با کمک هم بتوانیم شاهد ایرانی آباد و سرزندهتر در ماهها و سالهای آینده باشیم. انشاءالله.
دکتر بیگلری:
جناب آقای رئیسجمهور از فرمایشات شما متشکرم. میدانم که همه ما از اینکه ایران تحت رهبری خردمندانه جنابعالی، آقای ظریف و بقیه وزرا از انزوای بینالمللی در میآید، خوشحال هستیم.
موج اول سرمایهای که بعد از دوران تحریم به ایران وارد میشود برای هر سرمایهگذار خارجی ریسک بالاتری محسوب میشود و از آن نظر نقش ایرانیان مقیم خارج مهم است. برای اینکه اگر پیشگام باشند بقیه راحتتر آن را دنبال میکنند.
سوال من در مورد به حرکت انداختن نیروی غنی انسانی ایرانیان مقیم خارج است. برای اینکه این نیرو با آرامش خاطر در ایران به فعالیت بپردازد مستلزم این است که از نظر سفر به ایران برای او دردسری وجود نداشته باشد. متأسفانه اخیراً چندین فقره بازداشت غیرمنتظره و طولانیمدت عدهای از شهروندان ایرانیـ امریکایی و همچنین حملات مطبوعات اصولگرا به عدهای از ایرانیان مقیم خارج باعث دلسردی و نگرانی عدهای از ایرانیان مقیم خارج شد و آنچه این مسئله را بغرنجتر میکند این است که برای ایرانیان مقیم خارج مشخص نیست که این بازداشتها بر چه اساس و مبنایی صورت گرفته است و به نظر نمیرسد که دولت قدرتی در جلوگیری از این بازداشتهای نامعلوم داشته باشد. تا زمانی که این ابهام باقی بماند اکثر ایرانیان مقیم خارج آمادگی اینکه امنیت شخصی خود را با سفر به ایران به مخاطره بیندازند نخواهند داشت. ریاست محترم جمهوری ایران چه نظری دارند که پاسخگوی این نگرانی باشد؟
آقای محمد فرزانه از اوکلاهما
با سلام خدمت رئیسجمهور،نظر من هم در رابطه با سوال آقای بیگلری است. برای اینکه ذهن و افکار عمومی امریکا و حتی شرکتهای سرمایهگذار را نسبت به ایران عوض کنیم، اولین کاری که باید انجام دهیم این است که شعار معروف «مرگ بر امریکا» را در نماز جمعهها متوقف کنیم، چون افکار عمومی امریکا تحت نفوذ خبرنگارهایی است که این خبرها را پخش میکنند. حتی وقتی با تجار بزرگ و کسانی که سرمایههای بزرگ دارند صحبت میکردیم، آنها هم تحت نفوذ اینگونه افکار عمومی هستند و تا اینگونه مسائل حل نشود به مرحله بعدی نخواهیم رسید.
کامران الهیان:
من یکی از برگزارکنندگان کنفرانس «آی بریج» در برکلی و برلین هستم. پیرو صحبت دکتر بیگلری، من بیست و خردهای سال در خیلی از کشورها مثل سنگاپور، هندوستان، ژاپن و روسیه بودهام. کار مهمی که هندوستان کرد این بود که امریکاییهایی که از هندوستان به امریکا آمده بودند میتوانستند با پاسپورت امریکایی به هندوستان بروند. کارتی مثل گرین کارت به اینها دادند که میتوانستند با پاسپورت امریکایی به هندوستان بروند. این کار را حدود 17-18 سال پیش دولت هند انجام داد و یکی از بهترین پیشنهادهایی بود که به آنها کردیم و برای آنها نتایج خیلی مثبتی به وجود آورد و سرمایه بزرگی از سرمایهداران هند به خود هندوستان برگشت به خاطر اینکه راحت میتوانستند رفت و آمد کنند.
افسانه مشایخی:
آقای رئیسجمهور از شما و بقیه تیمی که اینجا هستید و همچنین از اینکه ما را دعوت کردید خیلی ممنونم.
چیزی که به ذهن من میرسد این است که در سالهای 1979-1970 که خیلی از ما دبیرستانی یا دانشجو بودیم، مقدار زیادی پول به خاطر گران شدن نفت به ایران آمد. یادمان است که آن موقع چقدر جنس از دنیا میآمد و در خلیجفارس به آب میریختند و چقدر کالاها از بین رفت. الان در ایران این همه مشکل آب و محیط زیست و بهداشت وجود دارد که در مورد آن صحبت کردید و دارید کار میکنید؛ مسائلی مثل جادهسازی و رشد اقتصادی ایران و... را چگونه حل و فصل خواهید کرد؟ بعضی از کشورهایی که الان سرمایهگذاری میکنند، مثل هندوستان خود آنها میدانند در آنجا چه خرابیهایی بوده و چگونه ما داریم با آنها همکاری میکنیم که اشتباهات سال 70 را تکرار نکنیم و از پولی که به ایران میآید بهتر استفاده کنیم.
محسن معظمی از کالیفرنیا قسمت سرمایهگذاری تکنولوژی:
اولاً همه آقایان که مذاکرات را انجام دادند خسته نباشید.
دوم اینکه در ادامه صحبتهای آقای فرزانه این مسئله مرگ بر امریکا مخصوصاً برای عدهای که دور این میز نشستهاند مهم است؛ این مملکت با آغوش باز از ما پذیرایی کرده و زندگیهای مرفه و خوبی که داریم به خاطر این مملکت و سیستم بوده، لذا حتی از نظر شخصی هم دردناک است که در تلویزیون بشنویم که هموطنان شعار مرگ بر امریکا سر میدهند. چون چنینمملکتی از ما استقبال کرده و به ما موقعیت داده و این برای ما دردناک است.
سوم؛ من در اردبیهشت ماه بعد از سالها به ایران آمدم و بسیار هم خوش گذشت و چند جلسه هم با آقایان و همکارانتان [مذاکره] داشتیم و بر این مسئله هم تأکید کردم. من در قسمت سرمایهگذاری تکنولوژی هستم و ارقامی که شما استفاده کردید 150- 200 میلیارد بود که رقمهای درشت است و این مسئله باید واضح و روشن باشد و مطمئن هستم آقای ظریف که سالها اینجا زندگی کردهاند این را میدانند که موضع ما نسبت به کلیمیها باید روشنتر و واضحتر باشد. چون محال است که از این ارقام برای سرمایهگذاری استفاده شود و یک جا ریشه و اثر انگشتی از دوستان و همکاران کلیمی وجود نداشته باشد. در هر شرکتی از بزرگترین شرکتها قدرت کلیمیها و نفوذشاندر آنها بسیار زیاد است و نهایتاً در بحث سرمایهگذاری بسیار متنفذ هستند. بنابراین باید موضع ما نسبت به دوستان کلیمی روشنتر و واضحتر باشد وگرنه مانع بزرگی برای این ارقام و این نوع سرمایهگذاریهاست.
حسین فاتح:
به نیویورک خوش آمدید. من یکی از شرکتهایی که راهاندازی کردهام از بزرگترین شرکتهای دیتا سنتر است؛ ساختمانهایی که برای اینترنت است و فقط در آن کامپیوتر وجود دارد. اگر بخواهند در ایران کار کنند همیشه باید به شرکت مخابرات وصل باشد. در ایران درست است که شرکت مخابرات را خصوصی کردهاید ولی الان انحصاری وجود دارد. نمیشود با انحصارهای ایران رقابت کرد. اگر ما بخواهیم در ایران سرمایهگذاری و کار کنیم، همه چیز تکنولوژی اینترنت به شرکت مخابرات وصل است وقتی این شرکت انحصاری باشد ما محیط درستی نداریم که در ایران سرمایهگذاری کنیم و تکنولوژی بیاوریم.
خانم نوشین هاشمی از کالیفرنیا:
از سخنان شما خیلی متشکر. یکی از کارهایی که بنیاد خانوادگی ما انجام میدهد به دانشجویانی در رشته اقتصاد در بهترین دانشگاههای دنیا بورسیه میدهد و در ده سال اخیر بیست دانشجو را ساپورت کردهایم که الان چند نفر از آنها بهترین اقتصاددانهای امریکا هستند.
من میخواستم در مورد شعار مرگ بر امریکا صحبت کنم. در مورد ایران در بیست سال اخیر گزارشها خیلی خیلی منفی بوده است. این کار بزرگی است که ما این داستان را کاملاً تغییر دهیم. درست است که خودیها میدانند که ایران چه نقش مثبتی در خاورمیانه نسبت به عراق میتواند داشته باشد. ولی میتوانید تلویزیون را روشن کنید و بشنوید که در میتینگها سناتورها میگویند ایران از Isis(داعش) وحشتناکتر است و از ترور حمایت میکند و ایرانی که آنها میگویند 180 درجه با واقعیت فرق دارد و این گزارشها مانعی در ذهن مردم برای بیزینس است که ما باید این گزارشها را با حقیقت تطبیق دهیم.
یکی از مدعوین:
خیلی متشکر از اینکه ما را دوباره دعوت کردید. میخواهم برای کارهای بسیار مهمی که شما در این دو سال توانستید انجام دهید، تبریک بگویم. به نظر من خیلی از مسائلی که شما اشاره کردید، قابل حل شدن است و همانطور که فرمودید که «عبور کردیم» این کار انجام میشود. ولی یک مسئله در جمهوری اسلامی خیلی غیرقابل عبور است و آن هم مسئله وضعیت زنان و قوانینی است که مربوط به خانمهاست. به نظر من این یکی از گلوگاههای خیلی کوچکی است که هم رشد اقتصادی و هم رشد اجتماعی به آن خیلی مربوط است.
اول اینکه میخواهم پیروزی تیم فوتسال زنان ایران را در مسابقات آسیایی به شما و همه تبریک بگویم ولی چقدر دردناک بود که قوانین ایران نمیگذاشتند که کاپیتان تیم در این مسابقات شرکت کند.
شما فرمودید که ما از لحاظ تحصیلات خیلی جلو هستیم و شصت درصد دانشجویان ایران زن هستند ولی 70 درصد آنها در رشتههای فنی تحصیل میکنند. تعداد زنانی که در ایران در این رشتهها فعالیت میکنند در دنیا اول است یعنی تعداد مهندسین زن ما حتی از امریکا بیشتر است. در دو سال آیندهای که پیش رو دارید چه کار مثبتی میشود انجام داد؟ شما از همه دعوت کردید که به ایران بیاییم ولی بعضی از ما نمیتوانیم راحت به ایران برویم و حتی اگر هم به ایران بیاییم نصف حقوقی که آقایان دارند را به ما میدهند. شما چه برنامههای مهمی را میخواهید در دو سال آینده انجام دهید که مشارکت زنان بیشتر شود؟ الان مشارکت زنان ما از عربستان سعودی، با وجود اینکه از این لحاظ یکی از کشورهای خیلی بد است، پایینتر است و باید از استعدادها و مهارتهایی که زنان ایرانی دارند بهتر استفاده شود و حتی این در چهرهایران برای خارج خیلی تأثیر دارد و در امریکا آنچه مهم است چهره زنان ایران است و اینکه زنان خیلی حق و حقوق ندارند چیزی است که چهره ایران را خیلی خدشهدار میکند.
یکی از مدعوین:
از فرمایشات بسیار مفید شما خیلی متشکر. در بانک جهانی فعالیت جدیدی شروع شده که همکاری مجدد بین بانک و ایران را طراحی کند.
در جلسه گذشته که با تیم اقتصادی ایران داشتیم گفته شد که رئوس برنامه ششم از طرف رهبر به دفتر ریاستجمهوری ابلاغ شده است. سند از چند نظر بسیار جالب است ولی سوال من این است که خود این پروسه تهیه کردن برنامه عمرانی ششم احتمالاً محل برخوردی بین سلیقههای مختلف اقتصادی به خصوص گروههای اصلاحطلب و بنیادگرا خواهد شد؛ مخصوصاً در بخش خصوصی و سرمایهگذاری خارجی. میخواستم بدانم پیش بینی خودتان راجع به بقیه پروسهای که باید طی شود تا این برنامه تهیه شود و به تصویب مجلس برسد چیست؟ و فکر میکنید رئوسی که در اینجا مطرح شده به خصوص در بخش خصوصی و سرمایهگذاری خارجی با مخالفتهای مجلس و اصولگراها مواجه خواهد شد یا خیر؟
یکی از مدعوین:
جناب رئیسجمهور خسته نباشید. به نیاز سرمایهگذاری بسیار بزرگ اشاره کردید. من میخواهم تأکید کنم که شاید سرمایه بزرگتری که ایرانیان خارج کشور میتوانند فراهم کنند دانشی است که جذب کردهاند. شاید ارزش آن صدها برابر 150 میلیاردی است که در هر سال نیاز است. در حال حاضر رابطه ایرانیان خارج کشور با ایران خیلی محدود است؛ یعنی جامعه ایرانی به خصوص در زمینه شرکتهای دانش بنیان که در امریکا و کشورهای مختلف هستند، خیلی وسیعتر از آن چیزی است که با ایران در ارتباط است؛ البته به طور واضح تحریم یکی از موانع اصلی بوده و این حرکتی که انجام دادهاید، شروع حل این مسئله است. همان طور که میدانید در امریکا هنوز مسئله حل نشده است. یکی از کارهایی که خود جوش بود آی بریج بود که سالهای اول در برکلی (در سال 2014) حدود هفتصد نفر از امریکا و از ایران بیست نفر بودند و در سال 2015 که در برلین انجام شد بیش از هزار نفر از امریکا و از ایران سیصد نفر آمدند. من میخواهم از آقای دکتر ستاری تشکر کنم که ایشان بسیار کوشیار بودند و اگر حمایت ایشان نبود این جوانان کارآفرین نمیتوانستند بیایند و این ارتباط برقرار شود.
یکی از مشکلاتی که در ایران هست ارتباط کارآفرینان ایرانی با جوانهای داخل است. عدهای که شاید دلسوز هم هستند این را از ترس فرار مغزها، منفی میدانند، اما همین ایرانیهایی که الان آمدهاند سرمایه بزرگی شدهاند که انشاءالله راه بیشتر باز شود که بتوانند بیشتر به ایران کمک کنند و همانطوری که در برلین دیدیم حتی بعضی از بچههایی که در برلین داوطلبانه کمک میکردند دنبال این بودند که به ایران برگردند. برای اینکه آنجا فرصت بیشتری میبینند و این مسئله خیلی قویتر از فرار مغزهاست.
نظرتان را میخواهم در این مورد بدانم که چگونه میتوان کمک کرد که این مسئله در ایران شناختهتر شود که این ارتباط به نفع جوانهای ایرانی است و باعث فرار مغزها نمیشود و باعث برگشتن و اثرات خیلی بزرگتری میشود.
آقای نجمالدین مشکاتی:
آقای رئیسجمهور سلام عرض کردم. من نجمالدین مشکاتی استاد دانشگاه یو اس سی هستم. آقای دکتر ظریف خدمتتان سلام عرض میکنم. آقای روحانی شما به نقش کلیدی ایران در منطقه و نقشی که به عنوان یک قدرت در مبارزه با تروریسم ایفا کرده و نقشی که ایران در خلیجفارس میتواند ایفا کند، اشاره فرمودید.
یک سؤال برای من پیش آمده است، چهار پنج سال است که در مورد خلیجفارس دل مشغولی برای من ایجاد شده است. دلیل آن هم این است که به خاطر قحطالرجال ظرف پنج سال گذشته در دو کمیسیون امریکا بودم، یکی تحقیق و تفحص در مورد حادثه سکوی بی پی در خلیج مکزیکو که منجر به نشت نفت زیادی شد، و دوم در مورد حادثه فوکوشیما که من به فوکوشیما رفتم و نیروگاه آنجا را دیدم که وضع آنجا وحشتناک بود.
چیزی که من میخواهم خدمت شما مطرح کنم وضعیت خلیجفارس است. شما تصور بفرمایید الان در جنوب خلیجفارس، کشور امارات متحده در حال ساخت دو نیروگاه اتمی است که در سالهای 2018 و 2019 روی خط میروند و دو نیروگاه دیگر را هم در حال بتنریزی است. از طرف دیگر کشورهای سواحل جنوبی خلیجفارس چیزی حدود 70 الی 88 درصد آب آشامیدنی خود را با نمکزدایی آب خلیجفارس تأمین میکنند. آقای کلانتری فرمودند که ظرف ده سال گذشته میخواهند به ده میلیون نفر از جمعیت ایران از خلیجفارس آب برسانند. خلیجفارس دریایی تقریباً بسته است. اگر شما یک ملکول آب را که از خلیجفارس وارد تنگه هرمز میشود علامتگذاری کنید این ملکول آب چهار سال در خلیجفارس میماند. یعنی آن مواد رادیواکتیو که در فوکوشیما ریخت و بعد از چند روز پخش شد متأسفانه در خلیجفارس چنین نخواهد بود. من فکر میکنم نقشی که ایران در این مورد دارد ـ آقای دکتر ظریف هم در روزنامه السفیر به آن اشاره کرده بودند ـ میتوانید در ضمیمه سه برجام هم در مورد مکلول سیفتی در منطقه صحبت کنید.
من فکر میکنم نقش کلیدیای که ایران دارد با توجه به اینکه اگر خدای ناکرده اتفافی در چهار نیروگاه براکه[1] یا بوشهر بیفتد دود آن درایران به چشم ما هم خواهد رفت. به نظر من ایران واقعاً در این مورد میتواند ازدیپلماسی استفاده کند و با عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیجفارس ـ همان طوری هم که آقای دکتر ظریف مطرح کردند ـ وارد مذاکرات کلیدی شود. خلیجفارس منبع غذایی خیلی بزرگ برای همه این کشورهاست. یعنی اگر شما نشت نفت یا رادیواکتیو داشته باشید، غذا، آب و محیط زیست از بین میرود و متأسفانه من سی سال است که روی مکلول سیفتی کار میکنم ولی هنوز نمیدانم اینها در نیروگاه براکه چه کار میکنند. به خاطر همین هم واقعاً ایران باید در این مورد پا پیش بگذارد و نقش رهبری را ایفا کند. چون چیزی که من بعد از فوکوشیما یاد گرفتم این است که فوکوشیما غیرقابل پیشبینی بود.
شاید من و شما این را نبینیم ولی آیندگان با آن دست به گریبان خواهند بود. به نظر من نقش رهبری ایران فقط نقش سیاسی نیست.عربستان نه قدرت، نه تکنولوژی و نه به آن حد مهندسین تحصیلکرده دارد که بتواند این کار را انجام دهد. خواهش میکنم با جدیت و قدرتی که در مورد مذاکرات اتمی پیش رفتید در این مورد هم اعمال نظر بفرمایید.
آقای علی ملی از نیویورک:
قبل از سؤالها میخواستم از شما به عنوان نماینده ایران تشکر کنم که در سالهای جنگ برای من و امثال من امکان تحصیل فراهم کردند و ما الان از آن تحصیلی که در آن سالها در ایران امکانش فراهم شد استفاده میکنیم.
سؤال اول در مورد قیمت نفت است. تحریمها در حال لغو است و از آن طرف قیمت نفت به 35-40 دلار و حتی پایینتر از آن میرسد، آیا اثر از بین رفتن تحریمها با قیمت پایین فرآوردههای نفتی کنسل نمیشود؟ آیا به خطر جایگاه خاصی که ایران دارد، واقعاً پولی که لازم است دولت صرف کند، نفت35 دلاری توانایی لازم را به دولت میدهد یا خیر؟
همانطور که میبینیم الان در برزیل و خیلی از کشورهای امریکای لاتین که به صادرات انرژی وابسته بودند بحران اقتصادی ایجاد شده است، نظر شما در مورد تأثیر قیمت انرژی بر ایران چیست؟
سوال دوم در مورد توسعه و سبک توسعه است. شاید در بیست سال گذشته از زمانی که بعد از جنگ برنامههای توسعه مطرح شد همیشه بحث این بود که ما باید مدل چینی یا ژاپنی باشیم یا بعد از آن در زمان آقای احمدینژاد مدل ونزوئلا مطرح شد و بعد هم مدل برزیل مطرح شد و همه مدلها برمبنای این است که واردات باید محدود شود و از محصولات داخلی حمایت شود. اینها در شعار چیز خوبی به نظر میآید ولی همانطوری که میبینیم الان آثار آن در برزیل این است که این موضوع به بحران کمک کرده است. شما در برنامههای آینده خودتان آیا به آن دیدی وابسته هستید که باید مدل چین یا برزیل شویم یا دیدگاه شما این است که باید اقتصاد بازتر باشد و به طور مثال واردات خودرو نامحدود باشد؟
سعید حمیدی از شمال کالیفرنیا:
به تازگی در شمال کالیفرنیا مشغول کمک به تأسیس کمپانیهای تکنولوژی هستیم و حدوداً سه هزار شرکت در اروپا و سنگاپور و تازگیها در چین تأسیس شده است.
خواستم اول از شما، آقای دکتر ظریف و بهخصوص آقای دکتر ستاری تشکر کنم که در ایران به ما در این رشته کمک کردند که فعال باشیم.
چیز مهمی در سنگاپور وجود دارد که میگویند شما در عرض یک ساعت میتوانید شرکتی را به ثبت برسانید و سهام آن معین است که چقدر آن به سرمایه دار و چقدر به بنیانگذار میرسد. ما الان در آلمان 60 شرکت زدهایم که ثبت اینها سه روز طول میکشد. من با بچههای ایرانی که تماسی داشتم، ثبت و قوانین شرکت برای کارهای پرسرعت خیلی سخت است و مسئله حق بنیانگذار و سرمایهگذار آنقدر مشکل است که آن را به فراموشی میسپارد. در دوبی محلی دارند که شرکتها اصلاً شرکت خارجی به نظر میآیند، اگر شما بتوانید این کار را پیاده کنید که شرکتهای تکنولوژی به قانونی دست پیدا کنند که خیلی ساده شرکت ثبت کنند و سرمایه وارد آن شود و بزرگ شود، من فکر میکنم ایران برای پروژههای بزرگ سرمایههای زیادی لازم دارد ولی بزرگترین کار برای شرکتهای کوچک است که تعداد زیادی از مهندسین و انسانهای فوقالعاده ایران را در دنیا پیروز خواهد کرد.
رئیسجمهور:
از بیانات خانمها و آقایان خیلی متشکرم. مسائلی که مطرح کردید برخی اقتصادی، برخی محیطزیست و برخی به مسائل سیاسی، اجتماعی، قضایی و حقوقی مربوط بود. من به طور اجمال و اختصار به این سوالات در حدی که فرصت است پاسخ میدهم.
درمورد اینکه ما از سرمایه داران دعوت میکنیم که به ایران بیایند و ایرانیان که از کشورشان بازدید و رفت و آمد کنند. اینکه ایرانیای وارد ایران میشود و برایش مشکل قضایی، حقوقی و امنیتی ایجاد میشود یا خیر، باید اینها را مقایسه کنیم که چند نفر در سال وارد ایران میشوند یا خارج میشوند و افرادی که شما میگویید دستگیر شدهاند چند نفر بودهاند. من اینها را به این دلیل میگویم که کم و بیش مطلع هستم و مواردی که بوده عددش بالا نیست، تبلیغاتش بالاست؛ یعنی فردی که دستگیر میشود، حال به هر دلیلی، من اصلاً قضاوت نمیکنم که به حق است یا خیر، جرمی مرتکب شده یا خیر، اولاً عدد، عدد کمی است. برخی از موارد هم بوده که آقای دکتر نهاوندیان از دفتر رئیسجمهور آنها را دنبال کرده و در کل عدد، عدد بالایی نیست.
این مهم نیست که فردی وارد کشوری میشود دستگیر میشود یا خیر، در هر کشوری ممکن است وارد شوید و دستگیر شوید، مهم این است که دلایل شفاف قضایی و حقوقی داشته باشیم. بنده ممکن است وارد کشوری شوم و من را به دلیل سادهای در فرودگاه نگه دارند، اما وقتی قضاوت میکنید میگویید حق با این کشور است چون شما خطا و اشتباه کردهاید و نباید این مورد را انجام میدادید. مواقعی هم طرف دستگیر میشود و شما بررسی میکنید و میگویید چرا این دولت این کار را کرد، اینکه چیز مهمی نبود و نیاز به دستگیری نداشت و در حد یک تذکر بود.
مسائل و مشکلات ایران یک روزه حل نمیشود و این دولت از روزی که آمده فضا را در همه جا از جمله دانشگاه، جامعه و.... فضای بهتری کرده است. ولی اینگونه نیست که بشود مشکلات را یک روزه یا یک شبه حل کرد. دنبال این هستیم که برخی از هماهنگیها ایجاد شود و برخی مقررات که هست، بهبود یابد. یک مقدار هم قضاوتهایی از این 36-37 سال گذشته داریم که برخی تند و برخی نادرست است و با واقعیت منطبق نیست که در بعضی از این موارد نیاز به آموزشهای مجدد داریم؛ یعنی طرف ممکن است از عنوان قانونی استفاده کند - برای همه اینها نمونه دارم و وقت نیست که توضیح دهم – که آن عنوان بر این مصداق و مورد منطبق نیست و اشتباه میکند و عنوان را درست نمیفهمد. ما به آموزش و توجه مجدد نیاز داریم. گاهی طرف هم مقصر نیست و ممکن است آدمی باشد که از لحاظ فکری افراطی باشد. به هر حال در همه کشورها و از جمله امریکا هم همینطور است و نظرات یکسان نیست. شما میخواهید بگویید پلیس ایران با فردی که پاس امریکایی داشته رفتار بدی کرده است. نمیخواهم نمونه بگویم، خودم برای اولین بار که 27-28 سال پیش به نیویورک آمدم پلیس برخورد بدی با من کرد و دلیلش هم این بود که ایرانی بودم و رفتارش غلط هم بود و برای خود پلیس هم توضیح دادم که رفتار شما غلط است و شما با چه قانونی این حرف را میزنی؟
همه کشورهای دنیا از اینگونه مشکلات دارند. پلیس هست و ویژگیهای خاص خودش. در برخی موارد قوانین ایراد دارد و باید اصلاح شود. من نمیخواهم بگویم که هیچ نگرانی در این زمینه وجود ندارد، اما در این حد هم نیست که در این جلسه بحث و بیان شد.
مسئله شعار مرگ بر امریکا چیز جدیدی نیست که بگوییم امسال درست شده است. مرگ بر امریکا مربوط به اوایل انقلاب یا شاید ماههای نزدیک به انقلاب و همانوقتهایی بود که در ایران شعار مرگ بر شاه شروع شد. در آن دوران بعضی از شعارهای دانشگاهی مثل مرگ بر امریکا هم شروع شد. البته این شعار مربوط به علما نبوده، بلکه برای روشنفکرها بوده است. روشنفکرها در برخی دانشگاهها و برخی افراد، گروهها و حزبهای تند این شعار را آوردند.
شما اگر به تاریخ نهضت اسلامی برگردید، مثلاً سالهای 41 و 42 یعنی همان سالهای اولیه نهضت اسلامی، وقتی در جمعی سخنرانی میکردیم ـ البته من از سال 44 و قبل از آن سخنران شدم ـ وقتی چیزی خیلی مهم بود همه میگفتند صحیح است، صحیح است. اصلاً شعار مردم این بود یا وقتی مسئله خیلی مهمی پیش میآمد صلوات میفرستادند. در ایران مبنا این بود؛ حتی تکبیری که الان در ایران میگوییم، مرسوم نبود و این از خارج کشور آمده است؛ یعنی وقتی دانشجوها در جلسات خارج از کشور جمع میشدند ـ که ریشه آن هم از جمعهای مذهبی سنی بود و انجمن اسلامی از سنیها گرفته بود و خودش هم نداشت؛ انجمنهای اسلامی که در امریکا و اروپا بودند ـ تکبیر از سوی آنها آورده شد. در ایران اصلاً تکبیر نبود. شعارهای سالهای 56-57 در ایران، صلوات بود و تکبیر و «صحیح است» بود.
به هر حال شعار مرگ بر امریکا از نزدیک انقلاب بوده و تا الان هم هست و چیز جدیدی نیست. حال در موضوع برجام، جمهوریخواهان که مخالف هستند، این را علم کردهاند و شروع به تبلیغ در امریکا نمودهاند. این شعار قبل و بعد از پیروزی انقلاب بوده و گاهی شدید و گاهی خفیفتر بوده و در عین حال امریکاییها هم سرمایهگذاری میکردند. در دوره کلینتون شرکت کنکو که در ایران سرمایهگذاری کرده بود، همان وقت هم مرگ بر امریکا میگفتند و این شرکت و شرکتهای دیگر در ایران سرمایهگذاری میکردند. اصلاً شرکتهای نفتی از ایران نفت میخریدند و خرید نفت هم مربوط به قبل از کلینتون است. بعد از انقلاب شرکتهای نفتی امریکا از ما نفت میخریدند و طی سالهای 1372-1373 نفت تحریم شد و بعد مسائل سرمایهگذاری در نفت و گاز هم تحریم شد و مرگ بر امریکا هم بود و شرکتهای امریکایی هم نفت میخریدند، سرمایهگذاری میکردند و رفت و آمد میکردند و هیچ کس هم نمیگفت که اگر مرگ بر امریکا بگویید ما نمیآییم. اینها برای جوّ روزهای اخیر است. آقای دکتر ظریف برجام را که درست کردند، آمدند اینجا تبلیغ کردند و این را خیلی مهم کردند.
میخواهم بگویم این مسائل بوده و هست. ممکن است مردم امریکا راجع به ایرانیها، عربها و افراد امریکای لاتین نظراتی داشته باشند. شما نمیتوانید این نظرات را دو روزه یا سه روزه تغییر دهید. به هر حال زمان میبرد و فضاها و شرایط باید تغییر کند. من فکر میکنم آن شرایطی که در این دو سال اخیر در این دولت آغاز شده، اگر همین روند ادامه پیدا کند، شاهد شرایط و جوّ بهتری خواهیم بود. به هر حال روزی رابطه ما با انگلیس صمیمی بوده و روزی قطع میشود، یک روز سفارت بسته و دوباره سفارت باز میشود و روابط حسنه میشود.
مسئله مرگ بر امریکا در ایران هم اصلاً ربطی به کشور، ملت یا تاریخ امریکا ندارد. مقصود مخالفت با سیاستهای دولتهای امریکاست. گاهی اوقات امریکاییها هم کارهای عجیب و غریب کردهاند، مثلاً هواپیمای ایرباس ما را در خلیجفارس زدند، بهانه آنها این بود که میگفتند ما فکر میکردیم اف 14 است و این حرف مردود است و وارد بحث فنی آن نمیشوم که اصلاً اف 14 با ایرباس قابل اشتباه گرفتن در رادار نیست؛ یعنی جنگنده با نحوهای که بلند میشود، پرواز میکند و اوج میگیرد با هواپیمای مسافربری متفاوت است. بنابراین این حرف کاملاً بیربط است و دلایل آن هرچه هست، به هر حال ناو امریکایی به هواپیمای ایرباس ما دو موشک شلیک کرد و آن را در هوا منهدم کرد. حال فرض میگیریم که فرمانده ناو اشتباه کرده، حداقل دولت امریکا باید عذرخواهی میکرد نه اینکه به فرمانده ناو مدال بدهد. این خطای بزرگ انسانی و تاریخی امریکا بوده است و اینها ملت ایران را عصبانی میکند، خیلی طبیعی است که عصبانی شوند. چرا عصبانی نشوند!
در هشت سال جنگ ایواکس امریکا در عربستان روی خلیجفارس میآمد که برد آن تا تبریز بود و تمام فعالیتهای ما و تمام اطلاعات پروازهای ما را از تبریز تا پایگاه دزفول و امیدیه در جنوب میگرفت و به عراق گزارش میدادند. این کار، کار غلطی است و مداخله در جنگ حساب میشود. خطاهای بزرگی از طرف امریکا در زمان رژیم شاه و بعد از آن صورت گرفته است.
اصلاً داستان گروگان گیری که شما اشاره میکنید، چه چیزی باعث آن شد؟ ما بررسی کنیم ببینیم چه کسی آغاز کرد؟ و با همه این مسائل که پیش آمد ما رابطه را با امریکا قطع نکردیم، بلکه امریکاییها رابطه را قطع کردند. ما امریکا را تحریم نکردیم، آنها ما را تحریم کردند. حال هرچه بوده گذشته است. مگر در قطع رابطه و تحریم ما آغازگر بودیم؟ امریکاییها آغازگر بودند.
در همین داستان هستهای امریکاییها این همه فشار آوردند. به نظر من اقدامات خزانه داری امریکا در دوران تحریم ضد حقوق بشر بود و هنوز هم هست. میدانست در این بانک پولی که رد و بدل میشود برای گندم است، اما جریمهاش میکرد. میدانست این پول برای دارو بود ولی این کار را میکرد و این اقدام ضد حقوق بشر و انسانیت بوده است. میشود بعدها برای کاری که خزانهداری امریکا کرده، اگر دادگاه به حقی باشد، شکایت کرد.
به هر حال مردم این حوادث را دیدهاند و ناراحت و عصبی هستند. بچههای آنها کشته شده و همین الان میبینند امریکاییها چقدر مشکلات ایجاد میکنند، یک خط لوله نفت که میخواهد از ایران عبور کند با کشور مقابل صحبت میکنند که این کار انجام نشود. من با هر مقامی که در منطقه در تماس هستم، یا به آنجا سفر میکنم یا آنها به تهران میآیند، به من میگویند که فلان کار را میخواستیم با هم انجام دهیم، امریکاییها گفتند این کار را با ایران انجام ندهید. چرا!؟ شما به ملت و منافع ایران چه کار دارید، به کار خودتان برسید.
من نمیخواهم وارد این دلایل شوم، میخواهم بگویم که موضوعی در طول 37 سال گذشته بین دو کشور شکل گرفته و مقصود از شعار، مردم امریکا نیست. اگر یک امریکایی به اصفهان یا شیراز برود کسی به او توهین نمیکند یا اگر یک ورزشکار امریکایی به ایران بیاید و بگوید من امریکایی هستم، اگر یک نفر به او توهین کرد؟! مردم ایران به مردم امریکا احترام میگذارند و با آنها مشکلی ندارند. اصلاً فردا اگر ویزا را بردارند و رفت و آمد آزاد شود، ببینید چقدر ایرانی وارد امریکا میشوند.
شما به عنوان ایرانیهایی که در واقع سفیران ایران در اینجا هستید باید به آنها توضیح دهید و برای آنها گزارش دهید. ما باید اصل شرایط را درست کنیم و شرایط را عوض کنیم. به نظر من اگر امریکا راجع به ایرباس عذرخواهی رسمی از ملت ایران بکند هیچ چیزی از امریکا کم نمیشود و این شهامت دولت امریکاست که از ایران عذرخواهی کند. اگر در جنگ به صدام کمک کرده، که ما مدارک فراوانی داریم، باید از ملت ایران عذرخواهی کند. و هزار مسئله دیگر از جمله کودتای زمان مصدق تا همه مداخلات و مواردی که در دوران انقلاب و بعد انقلاب بوده است. ما میدانیم همان موقع که ما را تعقیب میکردند و به زندان میبردند نتیجه مداخلات امریکاییها بود. ما میدانیم تبعید امام(ره) از ایران به ترکیه و بعد از ترکیه به عراق به دستور مستقیم امریکا بوده است. [امریکا] باید عذرخواهی کند؛ چون در امور داخلی ایران مداخله کرده است. به چه دلیل کسی که مرجع تقلید ایران و مورد احترام میلیونها مردم بود به رژیم شاه فشار آورد و او را تبعید کردند؟
من نمیخواهم وارد این بحثها شوم چون خیلی وقتگیر است. میخواهم بگویم اولاً شعار مرگ بر امریکا نه مانع سرمایهگذاری و نه تجارت است؛ شعار مرگ بر امریکا بود و تجارت و سرمایهگذاری امریکاییها در ایران هم بود. بعدها دولتها به دلایل مختلف دخالت کردند و این هم باید توضیح داده شود. اینکه شعاری در میان ملتی چگونه ادامه پیدا کند، متوقف، کم یا زیاد شود وابسته به ذهنیت و افکار مردم است و ما باید آن طرف مسائل را حل و فصل کنیم.
در واقع تصویری که درباره ایران در اینجا هست باید مقداری تغییر کند که تصویر درستی نیست. این حرفها درست است و به نظر من در دولت اخیر مقداری تغییر پیدا کرده ولی باید ادامه پیدا کند و هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب خیلی راه مانده است.
درمورد زنها در ایران؛ اولاً به نظر من برای خانمها از نظر اشتغال در ایران الان فضای بسیار خوبی است. مرد و زن در کار مساوی بوده و حقوق برابر میگیرند؛ معلم زن، معلم مرد، و پیر زن و پیر مرد، استاد دانشگاه مرد یا زن، مهندسین کارخانجات مرد یا زن از لحاظ حقوقی فرقی نمیکنند. پس هیچ جا در لیست حقوقی نمیگوییم چون زن است حقوقش کم و چون مرد است حقوقش زیاد باشد. همه جا هم خانمها میتوانند کار کنند و استخدام شوند. الان در بخش ساختمانی و آرشیتکت چقدر خانم هستند که در نقشهکشی ساختمانی کار میکنند. در بیمارستانها که الی ماشاءالله پزشک، متخصص و پرستار داریم. در کارخانهها مهندس و کارگر خانم زیاد داریم و بین مرد و زن از لحاظ حقوق، امتیاز و بازنشستگی فرقی نیست.
در دانشگاهها هم همان طور که شما اشاره کردید تعداد دانشجویان دختر الان در خیلی از رشتهها بیشتر از پسرها هست و در مجموع کل دانشجویان هم بالاتر است. بنابراین شرایط خانمها در ایران اصلاً قابل مقایسه با عربستان یا کشورهای عربی دیگر نیست. واقعاً خانمها محترم هستند و فرصت برای آنها هست.
البته مقرراتی وجود دارد که باید رعایت شود و چیز سخت و پیچیدهای هم نیست و باید رعایت شود؛ مثل بحث حجاب یا نحوه رفتار و مسائل اجتماعی. هر کشوری مقرراتی دارد و ایران هم مقرراتی دارد. من فکر نمیکنم این مسئله مانع باشد. البته معنایش این نیست که نسبت به حقوق زنان هیچ اقدام دیگری نباید انجام شود. در اینکه نسبت به خانمها اقدامات زیادی باید بشود، شکی نیست. من از کسانی هستم که از دوران تبلیغات انتخاباتی و الان هم در سخنرانیها میگویم این فرصت، عادلانه و برابر نیست و مواردی هست که قبلاً نبوده و ما فضا را باز کردهایم برای اینکه خانمها بیایند و باید شرایط بهتر و فضا بازتر شود و این را قبول دارم.
برای سؤالات دیگر وقت توضیح نداریم. در مجموع اینکه ما باید در خلیجفارس حواسمان جمع باشد و از نظر زیستمحیطی و آبشیرینکنها که چه وضعی دارند و چه مشکلاتی ایجاد میکنند و آلودگیهای نفتی و رادیواکتیوی که میگویید درست است و باید حواسمان باشد. ما هم در خلیجفارس و دریاچه خزر و جنوب مشکل داریم و باید اقدامات فراوانی انجام شود و این گفته درست است.
قیمت نفت، با شرایطی که داریم مقداری بیشتر بعد از تحریم حدود یک میلیون بشکه به بازار میآوریم، البته شما میدانید که در سالهای اخیر عراق بیش از یک میلیون بشکه آورده و دیگران آمدهاند بازار ما را گرفتهاند و ما باید این بازار را باز پس بگیریم. البته ممکن است در ابتدا مشکلاتی داشته باشیم و قیمتها کم و زیاد شود ولی نمیتوانیم بازار خودمان را که دیگران گرفتهاند بگذاریم و آنها به کار غیرعادلانه خودشان ادامه دهند.
راجع به برنامه ششم ما مشکل نخواهیم داشت. فعلاً مقدمات اولیه است. دولت هنوز لایحهاش را تهیه نکرده، البته یک لایحه در حال تهیه است و به مجلس خواهد رفت. ما برنامه ششم را به دو بخش تقسیم کردهایم: یکی مواد برنامه که معمولاً در همه برنامهها تکرار میشود که آنها را جدا کردهایم و به صورت لایحه مستقیم به مجلس میرود و بقیه هم در حال تدوین است و انشاءالله انجام میدهیم و مشکل خاصی به آن صورت نداریم.
بر این نکته هم تأکید کنم و اگر نکاتی میماند به خاطر ضیق وقت از آنها عبور میکنم. ما در ایران با کلیمیها هیچ مشکلی نداریم، مسئله رژیم صهیونیستی و اسرائیل را با کلیمیها قاطی نکنید. کلیمیها در مجلس دارای نماینده هستند. نماینده آنها در مجلس است و خودشان تجار و غیرتجار در جامعه هستند و با من و وزرا ملاقات میکنند. در بازار تهران کلیمیها از تاجرهای معروفاند و مغازه دارند و کار میکنند. ما اصلاً با کلیمیها مشکلی نداریم و در تاریخ تنها کشوری بودیم که از یهودیان دفاع کردهایم و از زمان کورش به بعد همیشه مدافع حقوق آنها بودهایم. ما هیچ مشکلی با یهودیها و کلیمیها نداریم و با آنها دوست هستیم. اینها در هشت سال جنگ تحمیلی شهید دادهاند و من خودم پارسال به منزل برخی از آنها رفتم و از خانوادههای آنها دیدن کردم.
مردم برای ما دارای حقوق برابر شهروندی هستند. البته بحث رژیمی که در منطقه است و جنایت میکند، داستان دیگری است. در بحث برجام هم خیلی از کلیمیها در امریکا از ما حمایت کردند. اینگونه نیست که ما با یهودیان یا کلیمیها مشکلی داشته باشیم.
البته نکات زیادی مطرح شد که فرصت بیان آنها نیست، به خاطر اینکه برخی از موارد را بیشتر توضیح دادم و وقت گرفته شد. آنچه میتوانم در پایان این فرصت بگویم این است که از زیارت شما خوشحالم. جلسه خوبی بود. شما بیشتر مسائل و مشکلاتی که در ذهنتان بود مطرح کردید و آنچه راجع به ایران لازم بود را خدمت شما عرض کردم.
همه هدف مهم ما این است که تلاش کنیم و به ایران کمک و خدمت کنیم و مشکلاتی هم اگر هست خود شما برای حل آنها پیش قدم شوید و ما هم باید کمک کنیم و در خدمت شما هستیم.
انشاءالله موفق باشید.
مجری:
از مشارکت شما عزیزان خیلی ممنون. انشاءالله این جلسه مقدمهای باشد برای همکاری و کار بیشتر با ایران عزیز در زمینه اقتصادی و فناوری و نمایندگی ایران هم در اینجا آماده هرگونه کمکرسانی و فراهم کردن تسهیلات برای این ارتباط است؛ انشاءالله موفق باشید.
[1]. اولین نیروگاه هستهای کشور امارات متحده عربی با ظرفیت 5600 مگاوات که توسط شرکت برق کره (کپکو) در حال ساخت است.