- اولین نکتهای که در خصوص مفهوم بینالمللی شدن باید مطرح نمود، تفاوتی است که با مفهوم جهانی شدن دارد. این دو مفهوم به هم مرتبط هستند ولی معنای یکسانی ندارند. جهانی شدن اشاره به روندهای جاری و آتی در عرصههای اقتصادی، آکادمیک و ... دارد که در دنیای امروز قابل مشاهدهاند. در حالیکه بینالمللی شدن عبارتست از سیاستها و اقداماتی که نهادها، نظامهای آکادمیک و حتی افراد دنبال می کنند تا بتوانند در فرآیند جهانی شدن حضور داشته باشند. بدین ترتیب، بینالمللی شدن آموزش عالی نیز شامل اقداماتی است که توسط دانشگاهها و موسسات آموزشی و پژوهشی در دستور کار قرار میگیرد و با هدف تلفیق رویکردهای مختلف جهانی و فرهنگی در کارکردهای آموزشی، پژوهشی و خدماتی دانشگاهها و نهادهای آموزش عالی تعریف می شود. به عبارتی دیگر جهانی شدن اجتناب ناپذیر است ولی بینالمللی شدن در گرو انتخاب و خواست هر کشور است.
- انگیزه دانشگاهها از بینالمللی شدن میتواند سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و یا آکادمیک باشد:
1. مباحث سیاسی نظیر سیاست خارجی کشورها، ایجاد امنیت ملی، صلح و گفتگو و ارتفای هویت ملی از جمله مسائلی بودند که در دهه های اخیر نقش قابل توجهی در بینالمللی شدن نظام آموزش عالی بسیاری از کشورها ایفا نموده اند.
2. انگیزه های اقتصادی از جمله رشد و رقابت پذیری، تأمین تقاضای آکادمیک، ورود به بازار نیروی کار، انگیزه های مالی و ... هستند.
3. در حوزه مسائل اجتماعی و فرهنگی می توان به نقش دانشگاهها در ایجاد گفتمان مشترک میان فرهنگهای مختلف و تربیت افراد با شایستگی هایی در ترازهای جهانی اشاره نمود.
4. انگیزه های آکادمیک نیز شامل توجه به ابعاد بینالمللی و بین فرهنگی در فعالیتهای پژوهشی و آموزشی و بالا بردن اعتبار/ رتبه نهادهای آموزش عالی است که با بهبود کیفیت و استانداردهای آموزشی حاصل میشود.
- به منظور بینالمللی شدن دانشگاهها و نظام آموزش عالی، برخی اقدامات نظیر برنامههای همکاری بین مرزی، جذب دانشجویان بینالمللی، برگزاری دوره های آموزشی و اعطای مدارک به زبان انگلیسی در دستور کار کشورها قرار گرفته است. علاوه بر این موارد، موضوعاتی نیز از قبیل بینالمللی کردن فرآیندهای آموزشی و یادگیری نیز مورد توجه قرار گرفته است. در مجموع میتوان گفت که بینالمللی شدن به شاخصی برای سنجش کیفیت آموزش عالی در کشورها بدل گشته است.
- حرکت به سوی بینالمللی شدن آموزش عالی مستلزم درک و پذیرش مجموعه ای از پیش نیازهای فکری و ذهنی میباشد. برای نمونه پذیرش این واقعیت که میبایست میان فرهنگهای مختلف یک گفتمان مشترک ایجاد گردد و این گفتمان جز با احترام متقابل بین فرهنگها شکل نخواهد گرفت. شکل گیری چنین گفتمانی همچنین نیازمند در پیش گرفتن رویکردی انعطاف پذیر برای مواجهه با چالشها و مسائل پیش رو خواهد بود.
- از دیگر پیش نیازها، می توان به زیرساختهای موردنیاز برای بینالمللی شدن آموزش عالی اشاره نمود. برای مثال، ارتفای سطح زبان انگلیسی میان اعضای هیأت علمی و دانشجویان یکی از این موارد است. چرا که مهارتِ تعاملاتِ نوشتاری و گفتاری به زبان انگلیسی نقش کلیدی در برگزاری و موفقیت دوره های بینالمللی و برنامههای تبادل دانشجو ایفا می کند. از سوی دیگر، با توجه به آنکه بخش قابل توجه منابع آکادمیک دنیا به زبان انگلیسی موجود است (حدود 28 درصد)، ارتفای سطح زبان دانشجویان و اعضاء هیات علمی منجر به تسهیل دسترسی آنها به دانش روز دنیا و به تبع آن تسریع در پیشرفت علمی نظام آموزش عالی در کشور خواهد گردید.
- از دیگر ابزارهای موجود برای بینالمللی شدن نظامهای آموزش عالی، می توان به برنامههای تبادل دانشجو، اعضای هیأت علمی و پژوهشگر اشاره نمود. یکی از الزامات موفقیت و افزایش چنین برنامههایی ایجاد و توسعه افقهای آکادمیک مشترک میان کشورهاست. برای نمونه، توسعه اقتصادی پایدار و یا کاهش تصاعد گازهای گلخانه ای و همچنین افزایش مصرف انرژی های سبز از جمله اولویتهای کشورهای مختلف در عرصه علم و فنآوری به شمار میرود. لذا برای آنکه برنامههای مشترک آکادمیک علمی و پژوهشی با این کشور ها بتواند تعریف و عملیاتی گردد، کشور ما نیز میبایست برنامههای همسو با توسعه پایدار و افزایش کاربرد انرژی های تجدیدپذیر را افزایش دهد.
- با توجه به نقش تعیین کننده روندهای جهانی شدن، کشور ما نیز باید توجه زیادی به این مسأله داشته باشد و استراتژی خود برای بینالمللی شدن آموزش عالی را مبتنی بر روندهای جهانی شناسایی کرده و مورد توجه قرار دهد؛ چرا که دانشگاه های ما در قبال تحولات آینده مسئولیت داشته و از جمله نهادهایی هستند که میبایست زمینه مناسب را برای ورود به عرصه های مختلف و حرکت در مسیر جهانی شدن فراهم کنند.
- روندهای جهانی شدن در حوزه آموزش عالی را می توان به دو دسته کلی طبقه بندی نمود که یکی به محتوای آموزش و دیگری به کیفیت آموزشها ارتباط دارد:
1. دسته اول شامل روندهایی می شوند که پیش بینی می شود نقش قابل توجهی در پیشرفت حوزه های مختلف علم و فنآوری و رسیدن به مرزهای دانش ایفا خواهند نمود. از جمله این حوزه ها بحث توسعه پایدار، انرژی های تجدیدپذیر، فنآوری های نوظهور و پیشرفته و ... را می توان نام برد. نظام آموزش عالی کشور باید بتواند برنامههایی را برای مواجهه با این روندها طرح ریزی و پیاده سازی نماید تا در عرصه های جهانی حرفی برای گفتن داشته باشد.
2. دسته دوم شامل روندهایی است که نظام آموزش عالی را در کشورها متحول و تحت تاثیر قرار می دهد. از جمله آموزشهای مجازی، فنآوری های یادگیری و یادگیری دیجیتال، روش ها و برنامههای جدید آموزشی و تحصیلی همچون برنامههای پویا[1]، یادگیری مشارکتی و ... لذا تلاش برای بینالمللی شدن آموزش عالی مستلزم ارتقای وضعیت این نظام در این حوزه ها نیز هست.
- نکته حائز اهمیت در بینالمللی شدن نظام آموزش عالی آن است که این فرآیند مطابق با اصول و نُرمهای شناخته شده و استاندارد صورت بگیرد. لذا میبایست مجموعه ای از اصول، قواعد و قوانین برای تنظیم تعاملات و اقداماتی که باید در این راستا صورت پذیرد، وجود داشته باشد. در پرتو چنین بستری اقدامات مختلفی را می توان در راستای بینالمللی شدن نظام آموزش عالی در کشور در دستور کار قرار داد:
1. انجام مطالعات پیمایش در خصوص موسسات آموزش عالی در سطح کشور و جهان با هدف شناسایی روندهای فعلی و تدوین سیاست های کلان. برای مثال، و همانطور که در نمودار زیر دیده میشود، طی پیمایشی که در کشورهای اروپایی انجام شده است، موسسات آموزشی اروپایی به ترتیب موارد ذیل را در بینالمللی شدن خود حائز اهمیت قلمداد نمودهاند:
· بهبود کیفیت خدمات خود دانشگاه
· آماده نمودن دانشجویان برای مواجهه با پدیده جهانی شدن
· جذب دانشجویان بینالمللی
· بهبود رتبه جهانی دانشگاه
· بهبود کیفیت فعالیتهای تحقیق و توسعه
· رقابت پذیری بیشتر با سایر دانشگاهها
· تأمین نیاز بازار و تربیت دانش آموخته هایی که مهارت لازم برای ورود به بازارهای جهانی را دارند.
· منافع مادی دانشگاه
2. طراحی و توسعه رشته های آموزشی جدید که با روندهای جهانی شدن همسو باشد.
3. تقویت برنامههای آموزشی به گونه ای که از محتوایی چندفرهنگی و بینالمللی برخوردار باشد (تدریس دروس به زبان انگلیسی و اعطای مدارک بینالمللی).
4. افزایش همکاری های پژوهشی بینالمللی
5. برنامه جابجایی و تبادل دانشجو و اعضای هیأت علمی با سایر دانشگاهها
6. طراحی برنامههای آموزشی مجازی و از راه دور
7. اجرای پروژه های توسعه ای با هدف ارتفای توانمندی
- در سالهای اخیر قاره اروپا در حوزه بینالمللی شدن فعالیتهای مفیدی انجام داده و برنامههای مختلفی را با سایر قارههای جهان در دستور کار خود قرار داده است. برای مثال در سال 2014 بیانیه جهانی گفتمان درباره آینده بینالمللی شدن آموزش عالی در خلیج نلسون ماندلا در آفریقای جنوبی توسط نه مرکز ملی در آفریقای جنوبی، 6 سازمان منطقه ای و 9 سازمان از سایر نقاط جهان به امضا رسید. امضاءکنندگان این بیانیه توافق کردند که دستورکار بینالمللی شدن آموزش عالی میبایست برای سه حوزه توسعه ای ذیل اولویت قائل شود:
1. بهبود کیفیت و تنوع برنامههایی که با هدف جابجایی و تبادل دانشجو و هیأت علمی به انجام می رسد.
2. افزایش تمرکز بر بینالمللی شدن محتوای برنامههای آموزشی و خروجی های یادگیری.
3. توجه و تعهد بیشتر نظامهای آموزش عالی دنیا بر همکاری های آموزشی عادلانه و مبتنی بر اصول اخلاقی
- نکته حائز اهمیت در برنامههای بینالمللی شدن کشورهای پیشرو در این زمینه، توجه به بخش خصوصی و موسسات خصوصی آموزش عالی در این خصوص میباشد. لذا جایگاه و اهمیت موسسات آموزشی غیردولتی در برنامههای بینالمللی شدن نظام آموزش عالی میبایست مورد توجه قرار گیرد.
- در نهایت به منظور عملیاتی شدن اهداف بینالمللی شدن آموزش عالی در کشور، این موارد میبایست در سیاستها، اسناد و برنامههای کلان کشور نیز منعکس گردد و یکپارچگی مناسبی میان آنها وجود داشته باشد.
- در نظام های آموزش عالی، آموزشهای مهندسی از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند زیرا رسالت این آموزش ها تربیت سرمایه های انسانی متخصص و متعهد و همچنین تولید علوم و فناوری هایی است که باید راه حل محور و مشکل گشا باشند. در جهان امروز که با بحران های جدی از نظر انرژی و محیط زیست، بحران آب و خاک، سوخت های فسیلی، آلودگی رود خانه ها و دریاها، فقر و گرسنگی، بهداشت و غیره مواجه است نقش آموزشهای مهندسی بیش از پیش حائز اهمیت می شود. زیرا برونداد این آموزش ها باید از آن چنان کیفیت و توانمندی برخوردار باشند تا بتوانند دانش، مهارت و فناوری های مورد نیاز مقابله با این چالش ها را فراهم کنند و زمینه های توسعه پایدار جوامع را ایجاد نمایند. بدیهی است که بسیار ی از این چالش ها جهانی اند و راه حل بومی ندارند لذا نیاز به انسان هایی با قابلیت ها و شایستگیهایی در تراز جهانی دارند. از اینرو آنچه که در ضرورت بینالمللی شدن آموزش عالی بیان شد در آموزشهای مهندسی از اهمیت دو چندان برخوردار میشود. و این ضرورت ایجاب میکند که دانشگاهها و بهویژه دانشکدههای فنی و مهندسی بیش از پیش در زمینه سازی و فراهم کردن الزامات بینالمللی شدن کوشا باشند و با تجدید نظر در رشتهها و محتوای آموزش و تحول در شیوه های یاد دهی یادگیری و ایجاد توازن در توانمندی های دانشی، مهارتی و بینشی دانشجویان و دانش آموختگان خود، راه را برای گام نهادن دراین مسیر پر پیچ و خم هموار نمایند.
[1] Mobility programs
لینک مقاله را میتوانید اینجا نیز بیابید.