سازمان همکاری اسلامی که بر بنیان آرمان فلسطین و حمایت از قدس در برابر رژیم اسرائیل و طی اجلاس 21 آگوست 1969 شهر رباط کشور مغرب که دستورکارش بررسی و تصمیمگیری پیرامون آتش سوزی مسجدالاقصی در بیتالمقدس بود، تشکیل و تأسیس شده است را میتوان یک سازمان یا ساختار جهانی بسیار ناهمگون دانست که تنها یک دستورکار ظاهراً بنیادین داشت که مسئله فلسطین و مقابله با رژیم اسرائیل بود.1 اکنون که چرخشی بزرگ در سیاستگذاری برخی کشورهای اسلامی و عربی در روابط با رژیم اسرائیل پدید آمده و مسئله آزادی قدس و آرمان فلسطین را کمرنگ و بلکه بیارزش ساخته است، سازمانی که بنیاد آن بر مسئله فلسطین و دفاع از قدس بوده است نیز هویت خود را از دست داده و در فرآیند فروپاشی قرار میگیرد.
سیاستگذاران ارشد در اغلب کشورهای جهان، همواره به دنبال یک دغدغه هستند تا از آن یک مسئله ساخته و سپس مسئله را به مشکل، معضل، بحران و در نهایت یک فاجعه تبدیل نموده و ضمن تضمین بقای قدرت خود، به ایفای نقش در سپهر سیاست داخلی و روابط جهانی بپردازند.
دغدغه ⇐ مسئله ⇐ مشکل ⇐ معضل⇐ بحران⇐ فاجعه
مسئله فلسطین در میان کشورهای اسلامی طی هفت دهه گذشته همواره به عنوان یک بحران در سیاستگذاری دولتهای اسلامی در سطح ملی، منطقهای و جهانی مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. آرمان آزادی فلسطین را میتوان دغدغهای دانست که به علت اصرار و برخی آرمان خواهی سیاسی دو طرف به یک بحران و بلکه معضل جهانی تبدیل شده است که تأثیرات مستقیم و افزایشی بر سیاستگذاری عمومی در اغلب کشورهای اسلامی داشته است.
برخی از دولتهای اسلامی تنها به خاطر تضمن بقای قدرت و مدیریت داخلی کشور خویش، مسئله فلسطین و آرمان آزادی قدس را در بالاترین سطح سیاستگذاری عمومی بهخصوص در سیاستگذاری خارجی خود مورد استفاده قرار داده و آرمان آزادی فلسطین را در ظاهر به عنوان رکن اصلی سیاست خارجی خود مطرح ساختهاند اما هیچگونه هزینهای برای تحقق چنین آرمانی ندادهاند، در حالی که برخی کشورها مانند ایران و سوریه برای تحقق سیاست و آرمان آزادی فلسطین، هزینههای سنگینی پرداخت نمودهاند.
استفاده از آرمان آزادی فلسطین برای بسیاری از دولتهای اسلامی و عربی به یک سیاست پرستیژگرا و دروغین تبدیل شده است که تنها در سیاستهای اعلامی به حمایت از فلسطین و مخالفت با رژیم اسرائیل پرداخته میشود در حالی که در عمل و سیاستهای اعمالی و اجرایی در نهان و حتی آشکار به برقراری روابط اقتصادی، سیاسی و ... با رژیم اسرائیل اقدام مینمایند.
اکنون با اعلام رسمی و جهانی عادی سازی روابط امارات متحده عربی با رژیم اسرائیل، تعاملات و فعالیتهای گسترده در کشورهای عربی و آمریکا برای اجرای مراحل بعدی عادیسازی روابط رژیم اسرائیل با کشورهای عربی، چرخهای از تحولات در سیاستگذاری عمومی در سراسر کشورهای اسلامی و عربی (جهان اسلام) شکل گرفته است که میتواند به تغییر سیاستگذاری خارجی دولتهای اسلامی و تغییر بنیادین یا حتی فروپاشی " سازمان همکاری اسلامی " نیز منجر گردد.
فرآیند عمیق سیاستگذاری راهبردی عادیسازی روابط کشورهای اسلامی (عربی) با رژیم اسرائیل که اکنون به مسئله اصلی کشورهای اسلامی و عربی بهویژه در آسیای جنوب غربی تبدیل شده است، دارای محورهایی از یک وضعیت نوین در سیاست خارجی کشورهای اسلامی و روابط بینالمللی در سطح منطقهای و جهانی است.
یکم - سیاستگذاری عادیسازی به جای صلح و جنگ: یکی از نکات اصلی فرآیند کنونی روابط و تعامل میان اعراب و اسرائیل را میتوان وضعیتی دانست که چندان با شرایط صلح و دوستی نیز همسان نمیباشد.
وضعیت کنونی میان اعراب و رژیم اسرائیل که با عادیسازی روابط دیپلماتیک میان امارات متحده عربی، بحرین و سودان با رژیم اسرائیل وارد دورهای جدید از تعاملات و تناسبات قدرت منطقهای شده است را نمیتوان یک وضعیت باثبات و پایدار قلمداد نمود.
وضعیت کنونی که ادامه مرحله " نه جنگ و نه صلح " میان برخی دولتهای عربی مانند: مصر، اردن، عمان، قطر، موریتانی، قطر، ... و حتی دولت خودگردان فلسطین و رژیم اسرائیل طی چند دهه اخیر است، صلح نیست و تنها یک روند یا الگوی عادیسازی روابط دیپلماتیک است که در صورت الگوپذیری دیگر دولتهای عربی2 از چنین روندی و پایدار شدن چنین رویکردی در میان سران دولتهای اسلامی، در درازمدت میتواند به یک صلح میان اعراب و رژیم اسرائیل منجر گردد.
شهروندان مسلمان در فرآیند عادیسازی و حتی صلح دولتهای اسلامی و رژیم اسرائیل، نقش بسیار مهم و اثرگذاری دارند که گویا در حال حاضر بسیاری شهروندان جهان اسلام و بهخصوص کشورهای عربی از تقابل فرسایشی 7 دهه اخیر با رژیم اسرائیل ناامید شده و حامی سیاست عادیسازی روابط با رژیم اسرائیل شدهاند.
دوم - از وحدت و انسجام اسلامی به تفرقه اسلامی: وحدت جهان اسلام که مرحله نهایی در سیاستگذاری آرمانی فرامذهبی اندیشمندان، مصلحین و روشنفکران مسلمان طی چند دهه اخیر بود، بعد از تغییر جهت و کاهش آن به سیاست انسجام اسلامی، اکنون دچار تغییر مسیری شدید شده و تفرقه اسلامی را در جهان اسلام نمایان ساخته است.
وحدت اسلامی که یکی از آرمانهای راهبردی، اصیل و قدیمی ملل اسلامی، رهبران و اندیشمندان جهان اسلام بوده و همواره مورد توجه و کنش گفتاری رهبران اسلامی است، اکنون با گسترش سیاست عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل حتی از سیاست انسجام اسلامی که مرحلهای پائینتر از راهبرد وحدت نیز میباشد، تقلیل یافته و به صراحت میتوان گفت که وارد مرحله تفرقه و نفاق جهان اسلام شده است.
هر چند بسیاری کشورهای اسلامی و بهویژه عربی در حال رایزنی برای اعلام عادیسازی روابط خود با اسرائیل هستند و به نوعی انسجام الگویی در برقراری روابط با رژیم اسرائیل دست یافتهاند3، اما چنین روندی به ایجاد شکافهای عمیق میان کشورهای اسلامی در دو قطب مخالف و موافق با رژیم اسرائیل منجر شده است که سبب افزایش اختلاف میان برخی دولتهای اسلامی و در نهایت تضعیف هویت امت اسلامی و چرخشهای هویتی در جهان اسلام میگردد.
سوم - نگرانی رهبران اقتدارگرای جهان عرب و اسلامی از بیداری اسلامی (بهار عربی): تحولات سیاسی و اجتماعی کشورهای اسلامی که با عناوین مختلفی چون: بهار عربی، بهار اسلامی، بیداری اسلامی و ... در بسیاری از کشورهای اسلامی بهخصوص عربی پدید آمد را میتوان یکی از مؤلفههای اصلی در تغییر مسیر سیاستگذاری دولتهای اسلامی پیرامون مسئله فلسطین و رویکرد عادیسازی روابط با رژیم اسرائیل قلمداد نمود.
بهار عربی یا بیداری اسلامی که همراه با امواجی پیاپی از بینظمی پایدار در کشورهای عربی بوده است علاوه بر تغییر و سرنگونی برخی حاکمان مستبد عربی، سبب تغییر رویکرد بسیاری رهبران و حتی شهروندان عرب به مسئله فلسطین نیز شده و آنان را از دههها تقابل فرسایشی بیثمر با رژیم اسرائیل، خسته و ناامید نموده و به سوی برقراری تماس و عادیسازی روابط با این دشمن دیرینه متمایل ساخته است.
رهبران کشورهای عربی که تاکنون به عادیسازی روابط با رژیم اسرائیل اقدام نمودهاند، دارای دولتهای اقتدارگرای مطلقه و غیردموکراتیک هستند که هیچگونه فرآیند مشارکت عمومی سیاسی در آنها مشاهده نمیشود. این رهبران که خود را سیاستگذاران مطلقه و آسمانی میدانند، برای حفظ اقتدار خود حاضر به تغییر و چرخشهای عجیب و بیسابقه در سیاستهای خویش هستند. این سیاستگذاران اقتدارگرا برای مقابله با امواج بهار عربی و افزایش اقتدار خود در برابر گروههای اسلامگرا به یکی از سرسختترین دولتهای ضد اسلامگرایی یعنی رژیم اسرائیل پناه میبرند تا با عادی سازی روابط با این دولت، ضمن کاهش هزینههای سیاست آرمانی فلسطین، بقای حکومت خویش را نیز تضمین نمایند!
برخی رهبران و سیاستگذاران ارشد پرادعای جهان اسلام و بهخصوص حوزه عربی آن، طی چند دهه اخیر تنها در ظاهر به آرمان آزادی فلسطین توجه داشتند، آنان برای کسب و تثبیت اقتدار خویش از راه تهییج و تحریک احساسات شهروندان نسبت به آرمان قدس و فلسطین، مسئله فلسطین را به صورت ظاهری در سیاست خارجی دولتهای خود جای داده بودند، اما حاضر به اجرایی نمودن سیاستهای ضد اسرائیلی در سطح نظام بین المللی نبودند. شهروندان جهان اسلام و حوزه عربی نیز به علت شکست و ناکارآمدی سیاستهای ظاهری رهبران خود، در تحقق سیاست و آرمان آزادی قدس و فلسطین دچار شک و تردید شده و هزینههای این آرمان و سیاست را بسیار بیشتر از نتایج آن تاکنون برآورد نمودهاند.
یکی از پیامدهای بهار عربی یا بیداری اسلامی که شاید از فجایع خونین و خشونتبار آن نیز مهمتر است را میتوان همین چرخش سیاستگذاری مقابله و دشمنی اعراب با رژیم اسرائیل به سیاستگذاری تعامل و حتی شراکت اعراب و رژیم اسرائیل قلمداد نمود که گویا عنوان بهار عربی و اسرائیلی برای این تحولات بسیار مناسبتر نشان میدهد.
چهارم - ناکارآمدی و فروپاشی سازمان همکاری اسلامی: سازمان همکاری اسلامی (سازمان کنفرانس اسلامی سابق) که یکی از ارکان سیاسی و روابط بینالمللی کشورهای اسلامی محسوب میگردد در حال حاضر و با تغییر رویکرد کشورهای عربی و اسلامی به عادی سازی روابط با اسرائیل، دچار یک بحران بزرگ هویتی و کارآمدی شده و در نهایت در مسیر فروپاشی قرار میگیرد.
سازمان همکاری اسلامی که نتیجه یک سیاستگذاری آرمانخواه و تا حدودی ضد نظام دو قطبی مستقر در میانه قرن بیستم بود، دارای یک ساست و آرمان اصلی و فرادولتی بود. این سیاست یا آرمان که آزادی فلسطین و حمایت از قدس در برابر رژیم اسرائیل بود توانست با برجسته ساختن آتشسوزی مسجدالاقصی در بیتالمقدس در سال 1969، یک سازمان جهانی اسلامی به لحاظ عضو در مقیاس سازمان ملل متحد را بنیانگذاری نماید.
سازمان همکاری اسلامی که هویت اصلیاش دفاع از قدس و آرمان آزادی فلسطین بود در فرآیند عادیسازی روابط اعراب و رژیم اسرائیل و سالهای گذشته در فرآیند دوستی مصر، اردن، ترکیه و ... با رژیم اسرائیل به یک بازیچه در دستان برخی سران و سیاستگذاران کشورهای اسلامی و عربی تبدیل شده بود4 که از آن به نفع منافع خود سوءاستفاده نمودند، همانگونه که سران مصر، ترکیه، عربستان سعودی و ... به خوبی از این سازمان به سود منافع منطقهای و جهانی خویش در تناسبات قدرت جهانی بهره بردند.
واکنش بسیار ضعیف و موضع گیری منفعلانه سازمان همکاری اسلامی به روند عادیسازی روابط دولتهای اسلامی و عربی با رژیم اسرائیل طی یک ماه اخیر و تأکید مجدد بر اجرای طرح صلح عربی 2002 5 را میتوان نشانهای از تمایل سران سیاستگذار این سازمان برای تغییر هویت و سیاستهای اصلی این سازمان جهانی به سوی تعامل با رژیم اسرائیل قلمداد نمود.
نباید فراموش نمود که سازمان همکاری اسلامی طی دو دهه اخیر چنان عملکرد ضعیف و ناکارآمدی داشته است (ضعف و ناکارآمدی در حوادث کشمیر، بوسنی و هرزگوین، سوریه، کشتار مسلمانان روهنگیا و ...) که سیاست عادیسازی روابط با رژیم اسرائیل را میتوان آخرین میخ بر تابوت این سازمان قلمداد نمود.
*
فرآیند عادی سازی روابط کشورهای عربی و اسلامی که اکنون یک صف طولانی6 از مشتاقان رابطه با رژیم اسرائیل را شکل داده است را میتوان روندی از ظهور بحران هویت و فروپاشی سازمان همکاری اسلامی قلمداد نمود. این بحران پرسشهایی بزرگ در افکار عمومی ایجاد نموده است:
وظیفه و تکلیف سازمان همکاری اسلامی در مقابل فرآیند عادیسازی روابط اعراب و رژیم اسرائیل چسیت؟
آینده سازمان همکاری اسلامی چه خواهد شد؟
آیا به پایان آرمان و سیاستگذاری آرمانی وحدت اسلامی و امت اسلامی رسیدهایم؟
اگر فرآیند کنونی عادیسازی روابط اعراب و رژیم اسرائیل با هیمن روند پیگیری شود، تکلیف روز قدس در کشورهای اسلامی چه خواهد شد؟
آیا زمان پایان آرمان فلسطین فرا رسیده است؟
دهها پرسش مهم که معطوف به نتایج و پیامدهای عادیسازی روابط اعراب و رژیم اسرائیل هستند، آینده سازمان همکاری اسلامی و بلکه جهان اسلام را در هالهای از ابهام و تاریکی قرار داده است. ابهاماتی که در صورت عدم کنترل و مدیریت پیامدهای عادیسازی روابط از سوی اعضای اصلی سازمان همکاری اسلامی ضمن فروپاشی این نهاد، سبب ظهور منازعات و حتی جنگ میان دولتهای اسلامی نیز خواهد شد.
**
سازمان همکاری اسلامی که بنیانگذارانش از یک آرمان قوی یعنی حمایت قدس و آزادی فلسطین برای تشکیل آن بهره برده بودند، اکنون دچار یک بحران بزرگ در هویت و سیاستگذاری خویش شده و این سازمان بزرگ بینالمللی را به سازمان بی هویت و ناکارآمد تبدیل نموده که در بنبست هویت، کارآمدی و اثربخشی گرفتار شده است!
فرآیند عادیسازی روابط کشورهای اسلامی و رژیم اسرائیل علاوه بر بحران هویت و کارآمدی، سبب شده است تا سیاستگذاران ارشد این سازمان نیز در سکوتی مرگبار فرو رفته و به رقیبان و بلکه دشمنان یکدیگر تبدیل شوند.
چنین وضعیتی میتواند به ظهور فاجعه در میان دولتهای اسلامی و ایجاد یک وضعیت هابزی در جهان اسلام (مسلمان ضد مسلمان- مسلمان گرگ مسلمان) شده و قدرتهای اسلامی بزرگ منطقهای و جهانی را نیز دچار ضعف و حتی فروپاشی و نابودی سازد.
***
افزایش طرفداران عادیسازی روابط اعراب و رژیم اسرائیل که اکنون به یک سیاستگذاری همهگیر در میان دولتهای اسلامی بدل شده است، تغییری بزرگ در هویت دولتها و شهروندان کشورهای مسلمان را اجتنابناپذیر ساخته است. این تغییر هویت که در قالب سیاستگذاری خارجی و روابط بینالمللی دولتهای اسلامی نمایان شده است و در موضعگیری اتحادیه عرب و امتناع این نهاد اسلامی و عربی از محکومیت عادیسازی روابط رژیم اسرائیل و امارات متحده عربی به خوبی قابل مشاهده میباشد7، میتواند مقدمه فروپاشی سازمان همکاری اسلامی و حتی ظهور و بروز رویدادهای ناگوار و بحرانی میان کشورهای مسلمان نیز گردد.
سکوت و عدم موضعگیری صریح و روشن از سوی سازمان همکاری اسلامی که به مثابه سیاستگذاری عدم تصمیم گیری از سوی سران این سازمان میباشد را میتوان جلوهای از سیاست همراهی و پذیرش عادیسازی روابط کشورهای اسلامی با رژیم اسرائیل نیز محسوب نمود.
چنین شرایطی میبایست برای ایران و بهخصوص سیاستگذاران ارشد سیاست خارجی کشور، یک وضعیت خاص برای تغییر و اصلاح سیاستگذاری خارجی برای کاهش نتایج و پیامدهای ناگوار سیاست عادیسازی روابط و حتی فروپاشی سازمان همکاری اسلامی باشد.
منابع:
1- سایت اطلاعرسانی سازمان همکاری اسلامی. به آدرس. https://www.oic-oci.org/dept/?d_id=17&d_ref=3&lan=en
2- خبرگزاری اسپوتنک. 10 سپتامبر 2020 - 20شهریور1399. به آدرس: https://arabic.sputniknews.com/arab_world/202009101046508470
3- خبرگزاری اسپوتنیک. 25 آگوست 2020 - 4شهریور 1399. به آدرس: https://arabic.sputniknews.com/arab_world/202008251046357281
4- خبرگزاری اسپوتنیک. 25 آگوست 2020 - 4شهریور 1399. به آدرس: https://arabic.sputniknews.com/arab_world/202008251046357281
5- سایت سازمان همکاری اسلامی. 24 آگوست 2020 - 3شهریور 1399. به آدرس: https://www.oic-oci.org/topic/?t_id=23777&ref=14148&lan=en
6- خبرگزاری اسپوتنیک.10 سپتامبر 2020- 20 شهریور 1399. به آدرس: https://arabic.sputniknews.com/arab_world/202009101046508470
7- خبرگزاری المانیتور. 9 سپتامبر 2020 - 19شهریور 1399. به آدرس: https://www.al-monitor.com/pulse/originals/2020/09/arab-league-palestinian-uae-israel-normalization-condemn.html