در مقدمه این مقاله آمده است:
امروزه فرآیند جهانیشدن به عنوان یک رویکرد غالب در بیشتر زمینهها بخصوص نظامهای آموزش عالی و دانشگاهها به عنوان نهادهای پیشرو بیشترین تأثیر را داشته است. بهگونهای که این مهم باعث بروز پدیدههایی همچون بینالمللی شدن دانشگاهها، آموزش فرامرزی، همکاریهای علمی بینالمللی شده است. در سالهای اخیر با نفوذ فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی پیشرفته و ظهور شبکههای اجتماعی مجازی این فرآیند تسریع شده است. امروزه نقش همکاریهای علمی بینالمللی با توجه به تغییرات به وجود آمده در نظامهای آموزش عالی برجستهتر شده است. همکاریهای علمی بینالمللی ابزاری توانمند در جهت ارتقای کیفیت و مشاهدهپذیری بالا در زمینه تولید دانش نظری و کاربردی در مراکز علمی به حساب میآید و در واقع پاسخی به فشارها و الگوهای جهانیشدن در زمینه حفظ کارایی، بهرهوری و سطح علمی در عرصه جهانی خواهد بود. همچنین همکاریهای علمی بینالمللی عنصر مهمی در رشد و توسعه علمی کشورها محسوب میشود. تولید علم به عنوان فعالیت فکری و دانشی افراد، در همکاریهای علمی ملی و بینالمللی همواره مطرح بوده و جایگاه ارزشمندی داشته است، بهگونهای که به عنوان یک مؤلفه بسیار مهم و شاخص مؤثر در عرصه سیاستگذاریهای علمی محسوب میشود (طباطبایی، 1392). از سوی دیگر تولید علم یکی از عناصر بسیار تأثیرگذار در توسعه و پیشرفت کشورها محسوب میشود. در کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه برای رسیدن به توسعه اقتصادی، توسعه علمی از مهمترین اولویتها برخوردار است (آراسته، 1386). در بیشتر جوامع برای دست یافتن به این مهم، برنامهریزی، سیاستگذاری و راهکارهایی تدوین میشود. ازاینرو توجه به گسترش و توسعه دانشگاهها و مراکز آموزشی و پژوهشی در جهت تقویت علمی آنهاست (وحدت زاد و همکاران، 1396).
بررسیها نشان میدهد که علم جهانی به طور فزایندهای به همکاری و همافزاییهای علمی وابسته است به گونه-ای که بیش از 35 درصد انتشار مقالات علمی در مجلات بینالمللی، با همکاریهای بینالمللی منتشر میشود (UKs National Academy of Science, 2011). بهطوریکه یکی از بسترهای مهم توسعه و ارتقای علمی کشورها، توجه به ابعاد بینالمللی پژوهشهاست. چنانچه فعالیتهای علمی با همکاری بینالمللی صورت گیرد مشاهدهپذیری آن افزایش یافته و در سطح جهان مورد ارزیابی و نقد قرار گرفته و در نهایت کارهای علمی غنیتر میشود، همچنین منجر به شکلگیری شبکه علمی بین محققان خواهد شد. از سوی دیگر در ادبیات موضوع مربوط به نظامهای آموزش عالی مشخص است که فعالیتهای این نظام منحصر به مرزهای ملی نمیشود و توجه ارکان آن به مقوله بینالمللی و جهانیشدن اجتنابناپذیر است در این میان، همکاریهای علمی بین-المللی یکی از مؤلفههای مهم سنجش، در این خصوص به شمار میرود بهگونهای که در سطح دنیا میزان این همکاری به عنوان یک شاخص تأثیرگذار مطرح است. در دانشگاههای ایران شکلگیری دفتر همکاریهای علمی و بینالمللی در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و به دنبال آن راهاندازی این دفاتر در دانشگاهها گامی مؤثر در این جهت بوده است که اینگونه فعالیتها را ارزیابی، تقویت و حمایت میکنند. با توجه به فعالیتهای گوناگون دانشگاهها، همکاریهای علمی بینالمللی نسبت به دیگر فعالیتها، در عملیاتی ساختن تعاملات بینالمللی امکانپذیرتر و ارزیابی آن سهلتر است. ازاینرو توجه به این زمینه بسیار با اهمیت بوده و در بیشتر نظامهای آموزش عالی، همکاریهای علمی بینالمللی یک الزام است. علاوه بر آن به طور شفاف مشاهده میشود که در بیشتر آییننامههای وزارت علوم به انتشار مقالات علمی با همکاری بینالمللی بهای بیشتری داده و آن را حمایت میکند. با توجه به گستردگی زمینههای علوم اهمیت دارد که نقش هر یک از شاخههای علم به کمک ابزارهای تحلیلی مختلف در زمینه میزان فعالیت آنها در همکاریهای بینالمللی تحلیل و توانمندیهای برجسته معرفی شوند. هدف از این پژوهش بررسی روند پژوهشهای مهندسی صنایع و روند حرکتی آن در طی سالهای اخیر و بهطور خاص تحلیل همکاریهای علمی بینالمللی پژوهشهای صورت گرفته توسط محققان ایرانی و تعیین سطح انتشار مقالات علمی بینالمللی مهندسی صنایع از نظر کمّی و کیفی است.
برای مطالعه و دریافت متن کامل این پژوهش، روی لینک زیر کلیک کنید.