در مقدمه این مقاله آمده است:
شرکتهای دانشبنیان از اجزای بسیار مؤثر زیستبوم نوآوری هستند که با ایجاد اشتغال، توسعه فناوری و رونق اقتصادی، ابعاد پیچیدهای در حوزههای سیاستگذاری، مدیریت و اقتصاد به وجود آوردهاند. اقتصاد دانشبنیان پارادایمی است که به تأثیر و اهمیت نفوذ دانش و فناوری در پیکره یک اقتصاد میپردازد؛ پس در این اقتصاد، دانش و نوآوری از نظر کمی و کیفی از اهمیت بالایی برخوردار است. در ارزیابی اقتصاد دانشبنیان به چهار رکن رژیمهای اقتصادی و نهادی، آموزش و توسعه منابع انسانی، نظام نوآوری و اختراعات و توسعه زیرساختها اشاره میشود (Chen & Dahlman, 2005).
طی چند دهه گذشته، به توسعه اقتصاد مبتنی بر دانش و در نتیجه، تأمین مالی نوآوری و فناوری در کشورهای توسعهیافته به منظور بهبود فضای کسبوکار توجه شده است (Leydesdorff & Strand, 2013) و کشورهای بسیاری با الگوبرداری از مدلهای توسعهیافته در جهان پیشرفته، در تلاش برای حل مسائل چندبعدی خودشان هستند. در ایران نیز دغدغههای دولت در سطوح گوناگون و در راستای توانمندسازی دانشآموختگان به منظور ورود به فضای کسبوکار، به کارگیری هر چه بیشتر توانمندیهای علمی و پژوهشی، تجاریسازی دستاوردهای پژوهشی، ترغیب متخصصان و فناوران در رفع نیازهای فناورانه کشور و تسهیل ارتباط صنعت و دانشگاه، اهمیت بالا و لزوم توجه به شرکتهای دانشبنیان را نشان میدهد تا از این طریق هم گره اقتصادی گذار از یک اقتصاد منبعمحور به اقتصاد فناوریمحور گشوده شود و هم با کاربردی کردن دانش، فناوریهای پیشرفته و مورد نیاز جامعه توسعه داده شود. با توجه به موقعیت خاص کشور، ماهیت پیچیده فناوری و نوآوری و شرایط و نوع کسبوکار فعالان اقتصادی، بالاخص در فضای اقتصاد دانشبنیان، چگونگی ارزیابی و شناسایی فعالیت اقتصادی بنگاهها به عنوان فعالیت دانشی و فناورانه، چالش اصلی پیش روی شرکتها، سیاستگذاران و مدیران است. بنابراین، اجماع و اتفاق نظر در این حوزه میتواند بخش قابل توجهی از بازیگران بالقوه را معرفی کند که با حمایت در قالبهای گوناگون میتوان بستر رشد و توسعه آنها را در زیستبوم نوآوری و اقتصاد فراهم کرد.
در بخش دوم این مقاله، مرور ادبیات حوزه دانشبنیان در کشورهای مختلف؛ در بخش سوم، حمایت از توسعه فناوری و نقش سازمانهای حمایتی؛ در بخش چهارم، برخی ملاحظات طبقهبندی شرکتهای دانشبنیان؛ در بخش پنجم، ارائه مدل پیشنهادی و روش تحقیق و در انتها، جمعبندی و نتیجهگیری ارائه میشود.
از آنجا که با گذشت چندین سال تجربه عملی، زمان بازنگری در مدل و دستهبندی فعلی مهیا شده است، هدف از این پژوهش، بهبود دستهبندی شرکتهای دانشبنیان در ایران است؛ تا از این طریق، برخی کمبودها در مدل تصحیح و نقاط قوت موجود تقویت گردد.
برای مطالعه و دریافت متن کامل این مقاله، روی لینک زیر کلیک کنید.